«دونالد ترامپ» پس از چند ماه ریاست جمهوری خود قادر نشد وعده‌های خود در پایان دادن به جنگ غزه و اوکراین را عملی کند؛ به نظر کارشناسان وی باید سیاست سرگردان خود را کنار بگذارد و دیدگاهش درمورد این دو جنگ به ویژه نسبت به رژیم صهیونیستی را تغییر دهد.

به گزارش مشرق، «دونالد ترامپ» در دوره رقابت‌های انتخاباتی وعده داده بود که به جنگ اوکراین در نخستین روز کاری خود پایان می‌دهد و همچنین به سرعت به جنگ غزه هم خاتمه خواهد داد. اکنون، بیش از ۶ ماه از ریاست‌جمهوری او گذشته است و صلح در هر دو جبهه دورتر از هر زمان دیگری به نظر می‌رسد.

«سی‌ان‌ان» در این زمینه نوشت، در غزه، مذاکرات برای آتش‌بس و توافق تبادل گروگان‌ها که تا مدتی قبل امیدبخش به نظر می‌رسید، شکست خورده و وضعیت انسانی فاجعه‌بار است. در اوکراین هم چند بار تلاش‌های دیپلماتیک با حملات سنگین هوایی روسیه پاسخ داده شده است.

بررسی تاریخی این رسانه آمریکایی نشان می‌دهد که هیچ وظیفه دیپلماتیکی سخت‌تر از پایان دادن به یک جنگ نیست و ترامپ نخستین رئیس‌جمهوری نیست که این را تجربه می‌کند؛ «دوایت دی. آیزنهاور» به‌عنوان نامزد انتخابات در سال ۱۹۵۲، وعده داد که جنگ کره را به سرعت پایان دهد؛ «ریچارد نیکسون» به‌عنوان نامزد در انتخابات سال ۱۹۶۸، وعده یک «پایان شرافتمندانه» برای جنگ ویتنام را داد و گفته می‌شد که یک طرح مخفی برای تحقق آن دارد؛ «باراک اوباما» به‌عنوان نامزد وعده داد که به جنگ عراق پایان دهد، اما تقریبا همه آن‌ها در این وعده‌ها ناکام ماندند.

«برت اچ. مک‌گورک» که در سمت‌های ارشد امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری چند رئیس جمهوری اخیر آمریکا کار کرد، اعتقاد دارد: بر اساس تاریخ و تجربه دست اول، می‌دانم که این کار چقدر دشوار است، به‌ویژه زمانی که – مانند غزه و اوکراین – ایالات متحده مستقیماً در یک درگیری شرکت ندارد…. در مورد وضعیت فعلی تأسف بار این است که ترامپ سیاست‌هایی را به ارث برده بود که احتمال دستیابی به موفقیت بسیار بیشتر از سیاست‌هایی بود که وی در ماه‌های اولیه ریاست‌جمهوری‌اش اتخاذ کرد.

دلیل ناکامی در غزه این است که حماس هنوز حتی حاضر نشده درباره واگذاری مسئولیت امنیتی به نهادی دیگر – مانند ائتلافی از نیروهای عربی یا سایر نیروهای فلسطینی – بحث و مذاکره کند. در طرف مقابل، تل آویو هم متعهد به نتیجه‌ای است که در آن، حماس در پایان جنگ دیگر قادر یا مایل به کنترل غزه نباشد. ایالات متحده نیز از این نتیجه حمایت می‌کند.

در ماه مه سال گذشته، رئیس‌جمهور بایدن چارچوبی سه‌مرحله‌ای برای آزادی اسرا و نقشه راهی برای پایان کامل جنگ ارائه کرد. این توافق آزادی باقی‌مانده اسیران را در ازای آتش‌بس، خروج نیروهای نظامی رژیم از مناطق پرجمعیت غزه، آزادی زندانیان فلسطینی و موج عظیمی از کمک‌های انسانی را تضمین می‌کرد. این توافق مرحله‌ای به‌طور یک‌صدا از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد تأیید شد و تمرکز را بر حماس قرار داد تا جنگ را متوقف کند.

در مورد اوکراین نیز هیچ منطقه توافق ممکنی (ZOPA) میان طرف‌های درگیر وجود ندارد و روسیه و اوکراین اهداف متفاوت و متضادی را دنبال می‌کنند. ایالات متحده از آغاز جنگ، در هماهنگی با متحدان ناتوی خود، تلاش کرده است قدرت چانه‌زنی اوکراین را از طریق حمایت نظامی و کمک‌های اقتصادی افزایش دهد و هم‌زمان فشارهای اقتصادی بر روسیه را تقویت کند تا ابتدا از طریق میانجی‌گری، تبادل زندانیان یا آتش‌بس‌های محلی بتواند به آتش‌بس بلندمدت یا حتی حل‌وفصل کامل درگیری دست یابد. اما رویکرد ترامپ در ۶ ماه نخست ریاست جمهوری در بهترین حالت، متناقض و بی‌ثبات بوده است.

این گزارش با اشاره به ۶ ماه سرگردانی دولت ترامپ افزود: برای آنکه ۶ ماه آینده نتایج بهتری به همراه داشته باشد، لازم است کاخ سفید در ادامه این تغییرات اخیر در رویکرد خود، قاطعانه عمل کند. در غزه، این بدان معناست که باید بحران انسانی واقعاً در اولویت قرار گیرد. هر جا لازم است که بر اسرائیل فشار وارد شود، این فشار باید هدفمند و پیوسته باشد. هر جا لازم است که بر سازمان ملل یا سایر نهادهای توزیع‌کننده فشار وارد شود، همان‌جا باید این کار انجام شود.

در مورد اوکراین، مسیر ساده‌تر است؛ ادامه اجرای سیاست جدید ترامپ یعنی تحریم‌های بیشتر متمرکز بر روسیه و تقویت همکاری با متحدان ناتو و ارسال سریع تجهیزات نظامی به اوکراین را دنبال کند.