اسرائیل صحنه‌گردان تجزیه سوریه و منطقه

اسرائیل صحنه‌گردان تجزیه سوریه و منطقه

انتخابات پارلمانی سوریه در حالی برگزار می‌شود که نه دولت مرکزی توان پاسخ‌گویی به مطالبات اقلیت‌ها را دارد و نه مخالفان قادر به ترسیم بدیلی پایدارند. در این میان، اسرائیل با بهره‌گیری از شکاف‌های قومی و مذهبی، راهبرد دیرینه خود را دنبال می‌کند؛ نگاه‌داشتن سوریه در وضعیتی فرسوده، چندپاره و ناتوان از بازسازی.

در ماه‌های اخیر موضوع انتخابات پارلمانی در سوریه بار دیگر نشان داد که بحران این کشور نه تنها فروکش نکرده، بلکه در مسیر تازه‌ای از منازعات و کشمکش‌ها قرار گرفته است. ابلاغ قانون انتخابات از سوی دمشق که مشارکت را صرفاً در مناطقی که کاملاً تحت کنترل دولت هستند امکان‌پذیر می‌سازد، عملاً به معنای کنار گذاشتن بخش‌های مهمی از جامعه سوری است.

اقلیت‌ها، به‌ویژه کُردها، نخستین گروهی هستند که احساس می‌کنند بار دیگر از حق تعیین سرنوشت و حضور واقعی در ساختار سیاسی محروم شده‌اند. این شیوه برگزاری انتخابات، نه تنها مشروعیت نهادهای انتخاباتی را زیر سؤال می‌برد، بلکه بحران بی‌اعتمادی میان حکومت مرکزی و نیروهای اجتماعی و قومی را دوچندان می‌سازد.

برای کُردهای سوریه، ماجرا تنها به یک انتخابات محدود نمی‌شود. آنان در طول دهه‌های گذشته تجربه‌ای تلخ از حاشیه‌نشینی، تبعیض و انکار هویت داشته‌اند و طی سال‌های جنگ داخلی توانسته‌اند نوعی مدیریت محلی و خودگردانی ناپایدار را در شمال و شمال‌شرق سوریه ایجاد کنند که بیش از آنکه بر واقعیت های مطالبات کُردهای سوریه منطبق باشد بر نگاه تجزیه طلبانه و البته فرصت طلبی شاخه سوری پ.ک.ک در ارتباط ساختارمند با آمریکا و اکنون رژیم اسرائیل استوار شده است.

جریان کُردی وابسته به PKK که با تغییر نام از PYD به قسد (SDF) تلاش کرده خود را مستقل از PKK نشان دهد، در واقعیت دارای رابطه سازمانی عمیقی با PKK است؛ PYD به عنوان شاخه سوری PKK عمل می‌کند و YPG/YPJ شاخه‌های نظامی آن هستند، در حالی که SDF به ظاهر یک ائتلاف گسترده‌تر است که PYD/YPG را رهبری می‌کند و حتی بر اساس گزارش‌ها، ایالات متحده PYD را تشویق به تغییر نام به SDF کرده تا مشروعیت بیشتری کسب کند و نگرانی‌های ترکیه را کاهش دهد این همان نقطه‌ای است که نشان می‌دهد ایالات متحده از سویی پ.ک.ک و کلیه شاخه‌هایش را تروریستی می‌نامد و از طرفی دیگر با آنها وارد رابطه نیابتی می شود.

تعمیق روابط این گروه با رژیم اسرائیل، از جمله حمایت غیرمستقیم اسرائیل از نیروهای کُردی در سوریه از طریق تخریب انبارهای تسلیحاتی سوریه و روابط تاریخی از دهه ۱۹۶۰، نشان‌دهنده قرار گرفتن آگاهانه آنها به عنوان کارت بازی برای اسرائیل است که به دنبال تضعیف سوریه از طریق حمایت از اقلیت‌ها و ایجاد هرج‌ومرج است.

واقعیت صحنه سوریه نشان می‌دهد که نیروهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هرکدام با اهداف متفاوتی در این میدان حضور دارند.

اگرچه برخی تحلیل‌ها تلاش می‌کنند نقش ترکیه را در شمال سوریه پررنگ‌تر نشان دهند و آنکارا را بازیگر اصلی این میدان معرفی کنند، اما در واقعیت صحنه‌گردان اصلی تحولات سوریه رژیم اسرائیل است. سیاست تل‌آویو از آغاز بحران، بر تضعیف و تجزیه سوریه حرکت کرده است و بسیاری از تحرکات دیگر بازیگران منطقه‌ای را نیز در همین چارچوب باید فهمید.

این سیاست بخشی از استراتژی گسترده‌تر اسرائیل برای تقسیم کشورهای خاورمیانه است، جایی که اسرائیل از طریق مداخلات نظامی و حمایت از گروه‌های اقلیت، به دنبال ایجاد دولت‌های کوچک و ضعیف است تا هیچ کشوری نتواند به عنوان تهدیدی یکپارچه علیه آن عمل کند، همانند آنچه در تاریخ عرب اسرائیلی دیده شده که شامل تقسیم فلسطین و کنترل مناطق کلیدی بوده است.

اسرائیل از منظر راهبردی به دنبال آن است که سوریه هیچ‌گاه به عنوان یک کشور مقتدر و یکپارچه بازسازی نشود. تجربه تاریخی به‌خوبی نشان داده که هرگاه دمشق قدرتمند بوده، توانسته در معادلات منطقه‌ای علیه منافع تل‌آویو عمل کند و از همین روی، تداوم وضعیت جنگ داخلی و ایجاد موانع در مسیر تشکیل حکومتی فراگیر، دقیقاً در راستای منافع رژیم ماجراجوی اسرائیل تعریف می‌شود.

حملات مکرر هوایی به خاک سوریه طی سال‌های اخیر و حتی پس از سقوط اسد، هدف قرار دادن مواضع ارتش سوریه و متحدان آن و در عین حال حمایت پنهان از گروه‌های مسلح غیردولتی در مناطق مرزی، همگی بیانگر این سیاست آشکار است. پس از سقوط اسد در دسامبر ۲۰۲۴، اسرائیل بیش از ۳۰۰ حمله هوایی به سوریه انجام داده، از جمله هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی و انبارهای تسلیحاتی که به منظور جلوگیری از بازسازی سوریه و حفظ وضعیت تقسیم‌شده آن بوده است.

به بیان دیگر، تل‌آویو خواهان سوریه‌ای فرسوده، چندپاره و گرفتار بحران‌های داخلی است؛ کشوری که به‌جای تمرکز بر بازسازی و بازیابی قدرت، همچنان درگیر شکاف‌های قومی و فرقه‌ای باقی بماند. این رویکرد با استراتژی اسرائیل برای تضعیف همسایگان مانند لبنان و سوریه همخوانی دارد، جایی که اسرائیل از طریق حملات مداوم، کشورها را ضعیف نگه می‌دارد تا نتوانند تهدیدی ایجاد کنند.

در این میان ترکیه نیز تلاش می‌کند جایگاهی تعیین‌کننده در معادلات سوریه برای خود تثبیت کند. حضور نظامی در شمال، ایجاد مناطق حائل و حمایت از برخی گروه‌های مخالف دولت دمشق بخشی از سیاست‌های آنکارا بوده است؛ اما واقعیت این است که ترکیه نیز نتوانسته به اهداف اصلی خود دست یابد لذا به نظر می‌رسد ترکیه نیز در این میان بازی خورده است.

پروژه‌هایی همچون جلوگیری از شکل‌گیری یک موجودیت کُرد خودگردان در مرزهای جنوبی یا تثبیت کنترل دائمی بر مناطقی از خاک سوریه، با موانع جدی مواجه شده است. بخشی از این ناکامی دقیقاً به خاطر همپوشانی یا تضاد منافع با اسرائیل است؛ چرا که در شرایطی که ترکیه به دنبال تثبیت نفوذ خود است، اسرائیل اساساً نمی‌خواهد هیچ قدرت منطقه‌ای بتواند صحنه سوریه را تحت کنترل بگیرد؛ تل‌آویو تنها از هرج‌ومرج و تقسیم قدرت در سوریه سود می‌برد. این تضاد در رقابت ترکیه و اسرائیل برای نفوذ در سوریه مشهود است، جایی که اسرائیل از طریق حمایت از کُردها، به دنبال حفظ وضعیت تقسیم‌شده است.

از زاویه‌ای دیگر، همین تضاد منافع نشان می‌دهد که بحران سوریه بیش از آنکه صحنه تقابل مستقیم دمشق و مخالفان داخلی باشد، به میدان رقابت بازیگران خارجی تبدیل شده است. کُردها که خواهان نظامی غیرمتمرکز و فراگیرند، در این میان در موقعیتی دشوار قرار دارند؛ از یک سوی باید میان حفظ تجربه خودگردانی و پرهیز از برخورد مستقیم با قدرت‌های بزرگ تعادل برقرار کنند و از سوی دیگر می‌دانند که رژیم اسرائیل تمایلی به شکل‌گیری یک ساختار باثبات ندارد؛ حتی اگر این ساختار غیرمتمرکز و متنوع باشد.

تل‌آویو همواره ترجیح داده سوریه در حالت شکننده باقی بماند، زیرا تنها در چنین شرایطی می‌تواند بدون نگرانی از تهدید جدی در مرزهای شمالی‌اش، به سیاست‌های منطقه‌ای خود ادامه دهد. این سیاست با مداخلات اسرائیل در استان سویدا و حمایت از دروزی‌ها برای ایجاد تنش‌های قومی همخوانی دارد.

برگزاری انتخابات پارلمانی در این بستر، در واقع بیش از آنکه به معنای گذار به دموکراسی و ثبات باشد، به ابزار رقابت و منازعه تبدیل شده است. وقتی بخشی از جمعیت کشور به دلیل شرایط سیاسی و امنیتی از مشارکت محروم می‌شوند، صندوق‌های رأی کارکرد واقعی خود را از دست می‌دهند.

برای اقلیت‌ها، به‌ویژه کُردها، شرکت در چنین انتخاباتی بیشتر به پذیرش یک بازی از پیش‌باخته می‌ماند؛ اما تحریم و عدم مشارکت نیز خطرات خود را دارد، چرا که می‌تواند به حاشیه‌نشینی بیشتر و کاهش توان چانه‌زنی آنان در معادلات آینده منجر شود. همین وضعیت دوگانه، بُن‌بست سیاسی کنونی سوریه را پیچیده‌تر کرده است.

برای خروج از این بُن‌بست، باید اراده‌ای واقعی برای گفت‌وگوی ملی و طراحی ساختاری نو وجود داشته باشد؛ ساختاری که بر سه اصل استوار باشد. توزیع قدرت میان مرکز و پیرامون، تضمین حقوق اقلیت‌ها در چارچوب قانون اساسی جدید و پذیرش نقش همه گروه‌ها در بازسازی کشور.

همان‌طور که اشاره شد، مانع اصلی نه صرفاً لجاجت دولت مرکزی یا رقابت‌های داخلی، بلکه مداخلات خارجی است که به ویژه رژیم اسرائیل در آن نقش محوری ایفا می‌کند. تل‌آویو با بهره‌برداری از هر شکاف و اختلافی، مانع از آن می‌شود که سوریه بتواند به سمت یکپارچگی و ثبات حرکت کند. این مداخلات شامل پروژه‌هایی مانند «کریدور داوود» برای اتصال مناطق اشغالی به التنف است.

در خاتمه باید گفت که اگرچه نگاه‌ها اغلب به آنکارا و دیگر پایتخت‌های منطقه دوخته شده، اما حقیقت آن است که صحنه‌گردان اصلی میدان سوریه رژیم اسرائیل است؛ بازیگری که منافع خود را در استمرار ضعف و تکه‌تکه شدن سوریه تعریف کرده است.

در چنین شرایطی، وظیفه نیروهای داخلی و اقلیت‌هایی همچون کُردها، پیگیری هوشمندانه مطالبه خود برای حکومتی فراگیر است؛ چرا که تنها با ایجاد ساختاری متوازن و پایدار می‌توان از دام تکرار بحران رهایی یافت. آینده سوریه بسته به آن است که آیا این کشور می‌تواند بر اراده‌های تحمیلی خارجی فائق آید و سرنوشت خود را با توافقی ملی و جامع رقم بزند یا همچنان صحنه‌ای برای سناریوهای از پیش طراحی‌شده دیگران باقی خواهد ماند.

* کارشناس مسائل غرب آسیا

کد خبر 2109789

    خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاه‌ترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
  • اسرائیل صحنه‌گردان تجزیه سوریه و منطقه

  • رایزنی گروسی با کالاس درباره ایران

  • پیام‌های پروتکلی در اجلاس سران شانگهای

  • جدیدترین موضع گیری بن سلمان درباره فلسطین

  • بازسازی تونل‌های جنگی حماس زیر پای نظامیان اشغالگر

  • گوترش در دیدار با پزشکیان: شخصاً متقاعد شده‌ام که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست/ حق شما را به رسمیت می‌شناسم

  • جدیدترین موضع گیری بن سلمان درباره فلسطین

  • حمله موشکی و پهپادی گسترده یمن به سرزمین‌های اشغالی

  • ظریف: ایران در ۲۰۲۱ آماده احیای کامل برجام بود/ اروپایی‌ها صلاحیت «مکانیسم ماشه» را از دست دادند

  • اختلال مشکوک در جی‌پی‌اس هواپیمای رئیس کمیسیون اروپا؛ فرود سخت با نقشه کاغذی!/ حمله روسیه یا مشکل فنی؟