خاطرات مظفرالدینشاه: تا سه ساعت بعدازظهر مشغول حسابنویسی و مشق حساب بودیم

رفتیم به محل دیروز برای تماشای اسبدوانی در همان جای روز قبل نشستیم… دفعه آخر خیلی مضحک و باتماشا بود؛ چند رأس الاغ مثل خرهای بارکش ایران همه رنگ سوار شده خردوانی غریبی کردند!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدینشاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز سهشنبه هفدهم ربیعالثانی ۱۳۱۸ (۲۳ مرداد ۱۲۷۹) او را میخوانیم، زمانی که در بلژیک به سر میبرد:
صبح که از خواب بیدار شدیم چای صرف نموده، قدری در بالکن گردش کردیم. ناصرالملک به حضور آمد. با او مشغول صحبت شدیم. در این بین جناب اشرف صدراعظم [میرزا عیاصغرخان اتابک/ امینالسلطان] آمدند و ناصرالملک رفت پایین. با ایشان قدری صحبت داشتیم. بعد گفتند مختارپاشا میخواهد به حضور بیاید. او را خواستیم. این همان مختارپاشا است که در جنگ عثمانی و روس به ایروان آمده بود. خیلی آدم فهیم معقولی است. شصتوسه سال دارد و حالا در مصر میباشد. سه هفته مرخصی گرفته از برای تغییر آب و هوا به اینجا آمده است. بعد به مصر مراجعت خواهد کرد. مدتی با او صحبت داشتیم؛ مرخص شده رفت.
بعد ناهار خوردیم. تا سه ساعت بعدازظهر مشغول حسابنویسی و مشق حساب بودیم، بعد رفتیم به محل دیروز برای تماشای اسبدوانی در همان جای روز قبل نشستیم. سه چهار دفعه اسب دوانیدند؛ دفعه اول مسابقهکنندگان آمدند جلوی ما پیاده شده روی میز سیگار آتش زدند، بعد سوار شده رفته. هرکدام زودتر به محل میعاد میرسید برده بود. دفعه دویم رخت پوشیدند و سوار شدند. تعجیل در حرکت و رخت پوشیدن آنها خیلی مضحک بود. دو دفعه هم روی تخته اسم ما را نوشتند و اسب دواندند. دفعه آخر خیلی مضحک و باتماشا بود؛ چند رأس الاغ مثل خرهای بارکش ایران همه رنگ سوار شده خردوانی غریبی کردند! گاهی هم زمین میخورند خیلی خنده داشت. بعد برای بردن بیرق و جایزه مسابقین پاره اسباب و اشیا از قبیل شمعدان و بعضی مجسمههای برنز و قوتی سیگار و گلدان به تفاوت به آنها قسمت کردند.
پس از اتمام اسبدوانی رفتیم به دیدن دختر پادشاه بلژیک (پرنسس کلیمان تین)، جناب اشرف صدراعظم و سعدالدوله هم همراه ما بودند. از پلههای عمارت بالا رفتیم. یک گالری در جلو بود، از گالری گذشته به تالاری وارد شدیم که منظر به دریا داشت و اتاق پذیرایی بود. از آنجا داخل گالری دیگر شدیم و از آنجا باز به اتاق دیگر رفتیم که یک سمت آن گلخانه و سمت دیگر جای نشیمن بود. پرنسس در آنجا ملاقات شدند. با ایشان دست داده نشستیم. قدری صحبت داشته، ساعتی بعد برخاسته آمدیم منزل مهندسالممالک. امروز از پاریس آمده به حضور رسید. کارها و فرمایشات ما را خوب انجام داده است. دکتر شنیدر هم آمد ذرهبینی که خواسته بودیم مهندسالممالک آورده بود. ملاحظه شد. موقع شام رسید صرف شام نموده استراحت کردیم.
منبع: مظفرالدینشاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۱۶۷-۱۶۶.
۲۵۹
کد خبر 2102349
- خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاهترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
-
خاطرات مظفرالدینشاه: تا سه ساعت بعدازظهر مشغول حسابنویسی و مشق حساب بودیم