خاطرات مظفرالدین‌شاه: رفتیم به جای مسطحی که در آن‌جا مشق ولوسیپد [دوچرخه] می‌کنند

خاطرات مظفرالدین‌شاه: رفتیم به جای مسطحی که در آن‌جا مشق ولوسیپد [دوچرخه] می‌کنند

گردش و حرکت زیادی کردیم. چند قطعه عکس انداختیم. از نوکرها هم تماما یکی دو تا عکس گروپ [گروهی] انداختیم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدین‌شاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز سه‌شنبه هشتم جمادی‌الاول ۱۳۱۸ (سیزدهم شهریور ۱۲۷۹) او را می‌خوانیم، (این متن از سفرنامه نخست مظفرالدین‌شاه به فرنگ است):

صبح برخاستیم. چون در این‌جا جمعیت برای خوردن آب زیاد است، جایش برای راه رفتن ما مناسب نیست لهذا مقدار خوراک آب ما را برداشتند. در کالسکه نشسته رفتیم به جنگل. جناب اشرف صدراعظم و جمعی دیگر از نوکرها بودند، رفتیم به جای مسطحی که در آن‌جا مشق ولوسیپد [دوچرخه] می‌کنند یکی دو نفر هم سوار ولوسیپد بودند و حرکت می‌کردند. امین‌حضرت را فرمودیم سوار شد قدری با فرنگی حرکت کرد، تماشا کردیم.

خاطرات مظفرالدین‌شاه: رفتیم به جای مسطحی که در آن‌جا مشق ولوسیپد [دوچرخه] می‌کنند
ولوسیپد

جز چند نفر زن و مرد که از اهل همین‌جا هستند کسی دیگر آن‌جا دیده نشد. یکی دو قهوه‌خانه در آن‌جا دیدیم که خیلی جای راحت و محل بطبع بود، گردش و حرکت زیادی کردیم. چند قطعه عکس انداختیم. از نوکرها هم تماما یکی دو تا عکس گروپ [گروهی] انداختیم. بعد آمدیم منزل ناهار صرف شد.

بعد از ناهار پرنس مترنیخ صاحب جنگل این‌جا که پیش[تر] اسم او را نوشته‌ایم، به توسط قوام‌السلطنه به حضور آمد. مردی است به سن هفتاد سال، خیلی خوش‌صحبت و بامزه است. قدری با او از وضع ماریم‌باد و شکار و هوای این‌جا صحبت داشتیم. دهی دارد که تا این‌جا با کالسکه اسبی سه ربع ساعت راه است، ما را دعوت کرد که یک روز عصری از برای صرف چای به ده و منزل او برویم. قبول نمودیم و بعد مرخص کردیم، رفت. قدری استراحت کردیم.

چهار ساعت و نیم بعدازظهر کالسکه خواستیم، سوار شده رفتیم به یک دهی که تقریبا یک فرسنگی مسافت داشت. صاحب آن‌جا نقطه‌ای معین و حاضر کرده بود برای تیراندازی، قدری تیراندازی کردیم و چند تیر خوب انداختیم. جمعیت کمی از زن و مرد بودند، از نوکرهای ما هم وزیر دربار و امیربهادر جنگ و مهندس‌الممالک و قوام‌السلطنه و ناصرخاقان همراه بودند. وزیر دربار هم چند تیر خوب انداخت. عکاسی در آن‌جا حاضر بود چند قطعه عکس انداختیم. بعد جمعیت آن‌جا را فرمودیم عکس انداختند و فرمودیم از همه عکس‌ها برای ما بیاورند. از جنگل این‌جا که بیرون می‌رود جلگه بسیار سبز باصفایی دارد بخصوص امروز که هوای صاف خوبی است. الحق این صفحه را می‌توان گفت بهشت روی زمین است.

نزدیک به غروب وارد منزل شدیم، ساعت هشت شام صرف شد بعد از شام قدری صحبت داشته ساعت دوازده استراحت کردیم.

منبع: مظفرالدین‌شاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۱۸۶ و ۱۸۷.

۲۵۹

کد خبر 2111181

    خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاه‌ترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
  • خاطرات مظفرالدین‌شاه: رفتیم به جای مسطحی که در آن‌جا مشق ولوسیپد [دوچرخه] می‌کنند

  • ۸۰ سال پیش کتابهای درسی چگونه توزیع می‌شد؟

  • مرداب سیاهی که آب شرب تهران را تامین می‌کرد!