دشمن ، انسجام ملی مردم ایران را هدف قرار داده است

دشمن ، انسجام ملی در ایران را هدف قرار داده است

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مشاور رئیس مجلس در امور راهبردی باحضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع ""دفاع مقدس ۱۲ روزه و آینده منطقه "" گفت: همه دنیا به دلیل انسجام ملی در دفاع مقدس ۱۲ روزه، مردم ایران را تحسین می‌کنند. آقای محمدی تاکید کرد: آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی بعد از جنگ همه ابزار‌ها و عوامل خود را فعال کرده اند تا به انسجام ملی در ایران ضربه بزنند.

مشروح کامل این گفتگو به شرح ذیل است:

سوال: راجع به شکل‌گیری این جنگ ۱۲ روزه خب کارشناسان مختلف و تقریباً همه هم در یک راستا تحلیلشان را ارائه کردن راجع به اینکه چرا اصلاً این اتفاق افتاد ولی اگر بخواهیم یک مقداری عمیق‌تر و ریشه‌ای‌تر حالا نه خیلی حداقل تا چند ماه قبلش را بررسی کنیم به لحاظ فرایندی برخی معتقد هستند که اگر بعد از عملیات شهادت آقای اسماعیل هنیه پاسخ به هنگام می‌دادیم منظورشان زود و بسیار کوبنده‌ای می‌دادیم، اصلاً رژیم صهیونیستی جرات اینکه بخواهد به ما حمله کند را پیدا نمی‌کرد آیا شما معتقدید که آن تحفظاتی که آن زمان وجود داشت و آن مصلحت‌اندیشی‌هایی که حالا احتمالاً وجود داشته باعث شد که رژیم صهیونیستی به این تحلیل برسد که می‌تواند یک حمله‌ای به ایران بکند یا نه اصلاً موضوع فراتر از این حرفا است و اصلاً هیچ ارتباطی نمی‌تواند به این ماجرا داشته باشد؟

محمدی: نه من عقیده‌ام این است که فرایند بلند مدت طی شده، طی یک چیزی حدود مثلاً ۶ یا ۷ سال یا مجموعه تحولاتی رخ داده دشمن درباره ایران به یک مجموعه از اشتباهات محاسباتی رسیده بود و آن اشتباهات محاسباتی در هر حال کار را به همچین جایی می‌کشاند اگر نقدی هم باشد به نظر من به اینجای قصه وارد است که ما یک تلاش سیستماتیکی برای اصلاح اشتباهات محاسباتی دشمن به عمل نیاوردیم ببینید اینها مدت‌ها بود که در اثر مجموعه اطلاعات غلطی که از ناحیه گروه‌های تروریستی دریافت می‌کردند منافقین، ضد انقلاب، سلطنت طلب‌ها، جمع آوری‌هایی که از داخل ایران می‌کردند ولی این جمع آوری‌ها سوگیرانه بود و گزارش‌های جنگ طلبانی که اصلاً می‌خواستند کار را برسانند به جنگ با ایران یک مجموعه ارزیابی‌هایی راجع به ایران پیدا کرده بودند، مثلاً فرض بفرمایید اینها جمع‌بندی‌شان این شده بود که جامعه ایران آماده شورش است و با اصابت اولین موشک قرار است که صد‌ها هزار نفر در ایران بیایند در خیابان یا اینکه ایران در شرایطی که محور مقاومت ضربه خورده دیگر قادر به جنگیدن نیست و ایران استراتژی بازدارنده‌اش فروپاشیده و دیگر گروه‌های مقاومت وجود ندارد ایران باید لب مرزش بایستد و از خودش دفاع کند تصور اینها این بود و یک کسانی هم دائماً بهشون می‌گفتند که ایران نمی‌تواند این کار را کند یا فرض بفرمایید ارزیابی اینها این بود که اساساً در ایران اراده شلیک وجود ندارد ایران جنگ را تبدیل کرده به یک خط قرمز امنیت ملی برای خودش، بنابراین وقتی ضربه‌ای دریافت می‌کند آن ضربه را هضم می‌کند و بهش جواب نمی‌دهد، خب اینها با واقعیت تطبیق خیلی کمی داشت و معلوم بود که یک ماشین محاسبه سازی وجود دارد داخل رژیم صهیونیستی در آمریکا برای اینکه آرام آرام به یک مجموعه محاسباتی شکل بدهند که خروجی آن مجموعه محاسبات بشود، درگیری با ایران مشخصاً برآورد اطلاعاتی که یک هفته تا ۱۰ روز قبل از جنگ با ایران جامعه اطلاعاتی آمریکا و رژیم به کابینه امنیتی رژیم دادند و مشخصاً به آمریکایی‌ها خیلی جالب است دیگر الان ما کم و بیش در این باره اطلاعات داریم چه گفته بودند گفته بودند که اگر شما فرماندهان را در ایران حذف کنید، ایران دیگر نمی‌تواند بجنگد و ماشین جنگی ایران متوقف می‌شود، اینها فکر می‌کردند که اینجا شبیه به بعضی از گروه‌ها و جا‌های دیگری که تا حالا باهاشون درگیر شده‌اند که سیستم دفاعی کاملاً وابسته است به این مجموعه افراد مشخص و بدون آن افراد مشخص سیستم کاملا از کار می‌افتد تصورشان این بود که وقتی این ضربه وارد شود، اولاً دیگه ماشین نظامی ایران کاملاً متوقف می‌شود و نمی‌تواند بجنگد، علاوه بر این فکر می‌کردند که یک شوک بزرگی به جامعه وارد می‌شود و جامعه می‌بیند که فرماندهان همه حذف شدند و ارزیابی اینها این بود که این آن وقت باعث خواهد شد که چند صد هزار نفر بریزند در خیابان در ایران یک آشوب و شورش و بی‌ثباتی وسیعی شکل بگیرد، علاوه بر این تصور اینها این بود که یک مجموعه هواداران سازمان یافته خیلی گسترده‌ای در ایران دارند سلطنت طلب‌ها و منافقین و مشخصاً موساد ارزیابی شان این بود که توانسته‌اند هزاران نفر را داخل ایران سازمان بدهند برای اینکه در آن ساعت صفر اینها وارد عمل شوند و یک پروژه آشوب مسلحانه بزرگ در ایران کلید بخورد ما می‌دانستیم که لب مرز بالاخره در جنوب شرق در شمال غرب یک تعداد قابل توجهی از گروه‌ها را اینها بهشون تغذیه می‌کردند و بهشون گفته بودند که شما صبر می‌کنید تا آن روز ر ساعت سین که ما بهتون می‌گوییم آن موقع وارد عمل می‌شوید ارزیابی دیگر اینها این بود که پاسخ ایران مبتنی بر آفند موشکی است نیروی هوافضا باید بار اصلی پاسخ را به دوش بکشد و نیروی هوافضا رو نمی‌گذاریم که شلیک کند تاسیسات موشکی ایران را می‌بریم زیر ضرب فرماندهان به شهادت خواهند رسید و عملاً اتفاقی که می‌افتد این است که ایران یکهو به خودش نگاه می‌کند می‌بیند فرماندهانش شهید شدند مردم در خیابان هستند آشوب مسلحانه رخ داده قدرت پاسخ هم ندارد، ببینید یک همچین برآوردی داده شده بود به آمریکایی‌ها و به کابینه امنیتی رژیم و واقعاً اینها تصورشان این بود که می‌شود کار را در ایران تمام کرد این برآورد بوده.

سوال: شما فکر می‌کنید که این ضعف اطلاعاتی و امنیتی و عدم اشراف رژیم صهیونیستی راجع به شئون مختلف به لحاظ ساختاری و اجتماعی از سمت رژیم صهیونیستی بود یا ضعف اطلاعاتی و امنیتی ما بود که نتوانستیم اصلاً پیش بینی کنیم این اتفاق را؟

محمدی: ببینید اینکه ما در آن لحظه اول یک ضربه شوک آوری به ما وارد شده در این تردیدی نیست، نه کسی می‌تواند وقوع شک را انکار کند و نه بزرگ بودن این شک را می‌شود انکار کرد، ولی واقعیت این است که حالا من جای دیگر هم عرض کرده‌ام غافلگیری اطلاعاتی به معنی دقیق کلمه که ما هیچی نمی‌دانستیم انگار و ناگهانی و دفعتا این ضربه وارد شده به ایران این درست نیست در ایران به این معنا دچار غافلگیری اطلاعاتی نشده خیلی از این فرماندهانی که شهید شدند در اتاق جنگ شهید شده‌اند، یعنی می‌دانستند قرار است حمله‌ای بشود و در واقع رفته بودند و داشتند آماده می‌شدند برای پاسخ، غافلگیری از جهت شکل ضربه بود در واقع و این درست است این غافلگیری وجود داشت بیش از آنکه غافلگیری اطلاعاتی باشد شاید مربوط بود به ترتیبات اینکه ما در مواجهه با حمله باید چگونه عمل کنیم، اما من سوال می‌کنم غافلگیری بزرگتر برای کی بوده؟ اون‌ها با یک محاسبات خیلی خاصی وارد این جنگ شده بودند، تصور اینها این بود که عرض کردم وقتی که فرماندهان حذف شوند و سیستم فرماندهی و زنجیره فرماندهی در ایران صدمه بخورد این دیگر قابل احیا نیست و ایران توان جنگیدن را از دست خواهد داد، شما دیدید که ظرف چند ساعت سیستم فرماندهی در ایران احیا شد و فرماندهان جدید آمدند و سر جای خودشان نشستند توجیه شدند و نقشه جنگ جلویشان بود و ما از همان جمعه شب در واقع وارد کردن ضربات بسیار استراتژیک به رژیم را شروع کردیم.

سوال: همین الان هم برخی همچنان معتقد هستند که رژیم به لحاظ اشراف اطلاعاتی اطلاعات و آمار دقیقی از فرماندهان نظامی ما داشت که اون‌ها در این ساعت کجا کار می‌کنند، کجا استراحت می‌کنند، منزلشان کجاست؟

محمدی: حالا این را توضیح می‌دهم ببینید ما غافلگیری اطلاعاتی در سطح راهبردی را اگر ارزیابی کنیم اینجوری باید سوال کنیم که اینها راجع به ما چه فکر می‌کردند برآوردشان وقتی که این جنگ را شروع کردند چه بود و چه اهدافی را تعریف کرده بودند و به چقدرش رسیدند، من این تیکه را توضیح بدهم بعد خواهش از شما می‌کنم که سوال را تکرار کنید من یک خورده حرف می‌زنم در این مورد که حالا اون معنیش چیست، ببینید اولین اشتباه اینها این بود که فکر می‌کردند ماشین نظامی در ایران دیگر قابل احیا نیست ماشین نظامی در چند ساعت احیا شد ببینید ما نسلی از فرماندهان را در ایران داریم یک نسل دو نسل فرمانده ما در ایران داریم درست است که این بزرگوارانی که به شهادت رسیده‌اند خیلی مردان بزرگی بودند و خسارت آنها به نظر من از یک جهاتی قابل جبران نیست ولی اینطور نیست که سیستم نظامی ایران وابسته به افراد خاصی باشد و کارایی خودش را در لحظه بحران از دست بدهد با از دست دادن افراد، یا فرض بفرمایید برآورد اینها این بود که یک آشوب وسیعی در ایران رخ خواهد داد و مردم وارد عملیات براندازانه خواهند شد همان روز معلوم شد که یک انسجام ملی بی‌سابقه‌ای در ایران رخ داده یک چسبندگی بزرگ بین مردم و حاکمیت ایجاد شد حضرت آقا تبدیل شد به قهرمان ملی در ایران کسی که سیستم را حفظ کرد و به جامعه اطمینان داد که من اجازه نخواهم داد ایران را سوریه کنم ایران را لیبی کنند و ما آن دشمن را سر جایش می‌نشانیم، چون بعد از ظهر همان روز آقا با مردم حرف زد این برآورد اینها اشتباه از آب درآمد و هنوز که هنوزه الان که زمان زیادی هم کم و بیش از جنگ گذشته اینها هنوز دارند بحث می‌کنند که آقای موساد این چه کلاهی بود که تو سر ما گذاشتی تو به ما گفته بودی که مردم ایران قرار است یک جور دیگر رفتار کنند کلی شواهد برای ما آورده بودید.

سوال: منظورتان آمریکایی‌ها هستند؟

محمدی: در داخل رژیم هم الان این بحث وجود دارد یا فرض بفرمایید برآورد اینها این بود که یک حرکت مسلحانه خیلی قدرتمندی هم در مرز و هم در مناطق مرکزی ایران رخ خواهد داد ببینید اینها برخی از این گروه‌های تروریستی را که همین حالا شما هر روز می‌بینید که بیانیه وزارت اطلاعات را بخوانید روشن است که چه حجمی از سلاح و مهمات اینها دپو کرده بودند خب اینها را برای کی دپو کرده بودند.

سوال: همین امروز یکی از بزرگترین‌هایش را کشف کردند؟

محمدی: بله همین امروز یکی از بزرگترین محموله‌ها کشف شد خیلی جالب است من برای شما بگویم که بعد از جنگ رژیم مراجعه کرده به بعضی از اینها و گفته که چرا از جایتان تکان نخوردید شما رو ما اصلاً ساخته بودیم برای همین موقع جوابی که اینها دادند خیلی جواب جالبی است من به شما عرض می‌کنم گفته‌اند که ما دیدیم که اگر از جایمان تکان بخوریم خود مردم ما را له می‌کنند اصلاً انقدر انسجام اجتماعی در ایران بالا بود مگر اصلاً مجالی برای ما وجود داشت که ما بخواهیم حرکتی کنیم در همان سیستان و بلوچستان و کردستان مردم ما را دفن می‌کردند این برآورد غلط بوده دیگر یا از اینها مهم‌تر اینها تصورشان این بود که آفند موشکی ما را متوقف می‌کنند و شهر‌های موشکی را می‌برند زیر ضرب لانچر‌ها را می‌زنند فرمانده‌ها را می‌زنند و ما نمی‌توانیم شلیک کنیم، اتفاقی که در عمل افتاد این بود که ایران نه فقط نرخ شلیک خودش را حفظ کرد بلکه نرخ شلیک به نرخ اصابت نزدیک شد، یعنی تقریباً از روز هفتم و هشتم جنگ رهگیری شده بود ۱۰ درصد ۵ درصد روز آخر رهگیری شد صفر سامانه ارو کاملاً کلپس کرده بود کار نمی‌کرد روز آخر ما یک تعداد مشخص موشک به اهداف بسیار مهم شلیک کردیم همش اصابت کرد به هدف، این خطای اطلاعاتی چیزی نیست که رژیم بتواند بپوشاندش من الان می‌بینم ماشین پروپاگاندای رژیم خیلی دارد تلاش می‌کند که خودش را مشرف نشان بدهد به وضعیت ایران، بله من انکار نمی‌کنم آنها برتری‌هایی داشتند اشراف داشتند حالا توضیح خواهم داد، ولی واقعیت این است که از لحاظ استراتژیک همه برآورد‌های اطلاعاتی غلط از آب درآمد و اصلاً جنگ به همین دلیل متوقف شد حالا در ادامه من برای شما توضیح خواهم داد حالا می‌توانیم درباره آن سوال شما صحبت کنیم.

سوال: من سوالم این است که همچنان برخی معتقد هستند که اشراف اطلاعاتی رژیم حالا خیلی هم از اصطلاح نقطه زنی استفاده می‌کنند بتوانند به صورت نقطه زنی فرماندهان را در آن لحظه کجا هستند یا مثلاً راجع به حمله به جلسه شورای عالی امنیت ملی مثلاً اون‌ها از کجا می‌دانستند که در این منطقه در این ساعت قرار است جلسه باشد این نشان می‌دهد که خیلی اشراف کاملی روی فرماندهان وجود داشته؟

محمدی: این سوال خیلی مهمی است و رژیم هم دارد خیلی تلاش می‌کند که در این باره یک روایت بسازد که انگار که اینها یک جام جهان‌بینی دستشان است و نگاه می‌کنند به آن و به زیر و بم همه چیز را در ایران اشراف دارند واقعیت این نیست واقعیت این است که ببینید این موبایلی که دست من و شما است شما تصور بفرمایید که یک اتفاقی به این شکلی که من برای شما توصیف می‌کنم افتاده باشد همه ما موبایل داریم و همه ما داریم و مسئولین ما هم داشته‌اند و خانواده‌هایشان هم داشتند مرتبطینشان حداقل داشته‌اند اگر فرماندهان اصلی نداشتند که نداشتند واقعیت این است که یک سیستم استفاده رایج از وسایل ارتباطی در ایران وجود دارد فرض بفرمایید که اینها ظرف یک دهه توانسته‌اند که اطلاعات اماکن را جمع کنند همچنان که ما اطلاعات اماکن رژیم را جمع کرده‌ایم ما هم جمع کرده‌ایم و ما هم به اماکنی ضربه زده‌ایم در طول جنگ که اینها اصلاً فکر می‌کردند ما از وجودش بی‌اطلاع هستیم.

سوال: یعنی متناظر با اینها؟

محمدی: بعضی‌هایش حتی بزرگتر است اگر لازم باشد من توضیح خواهم داد شما می‌توانید از طریق رصد‌های سیگنالی اطلاعات مربوط به اماکن را در بیاورید بعد می‌توانید الگوی تردد را کشف کنید بعد اطلاعات مربوط به ماهواره‌ها و مجموعه اطلاعات مخابراتی که وجود دارد را به اینها اضافه کنید بعد بروید سراغ اطلاعات آشکار الان یک نفر بخواهد بنده را جناب عالی را از طریق همین اطلاعات آشکاری که روی اینترنت وجود دارد راجع به ما بروند، مثلاً به وب سایت دانشگاه ما مراجعه کنند، حالا کافی است یک هک هم بکنند، یک خورده اطلاعات ثبت احوال را هم داشته باشند، مخابرات را هم داشته باشند، اینطور نیست که ایران پر از جاسوس اسرائیلی است، این دروغی است که اسرائیلی‌ها دارند می‌گویند، اینها آمده‌اند مجموعه این اطلاعات را گذاشتند کنار همدیگر داده‌اند به سیستم‌های هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ این ماشین ظرف یک چیزی حدود یک دهه یاد گرفته یاد گرفته و دائماً هم این ماشین تغذیه شده از لحاظ اطلاعاتی آرام آرام این حجم، کی هست در ایران که از شبکه‌های اجتماعی استفاده نکند این حجم از اطلاعات انباشت یواش یواش اشراف را افزایش داده این درست است اگر کسی بگوید این نوع از اشراف را دشمن در داخل ایران دارد بالاخره همین زیرساخت‌ها و پلتفرم‌ها در اختیار اینها است دیگر، این را کسی نمی‌تواند انکار کند و به نظر من ضربه اصلی هم از همین جا در واقع به ما وارد شده، اما اینکه اینها یک فیلم سینمایی دارند تعریف می‌کنند که انگار مثلاً جاسوس‌های اسرائیلی در سراسر ایران مستقر بوده‌اند و بعد اینها داشتند فرماندهان ما را آنلاین رصد می‌کردند و نقطه‌ای اطلاعات می‌دادند و رژیم داشته بر این اساس عمل می‌کرده این به هیچ وجه واقعیت ندارد ببینید یک چیز ساده من به شما بگویم هر کسی در ساختمان سفید تردد کند و از موبایل استفاده نکند رژیم و آمریکا تقریباً تقریبا کور می‌شوند حالا من نمی‌خواهم حرف قطعی بزنم این چیزی است که به ما برمی‌گرد این ما هستیم که باید ضوابط حفاظتی را افزایش بدهیم در کشور بنابراین این افسانه سازی است درباره رژیم ما با یک مسئله بیشتر فنی مواجه هستیم تا مسئله انسانی همچنان که متقابلاً روایت متقابل متاسفانه گفته نمی‌شود حجم شهروندان سرزمین‌های اشغالی که الان دارند همکاری اطلاعاتی با ایران می‌کنند از حد خارج شده کار به جایی رسیده که اینها تقریباً یک کمپینی راه انداخته‌اند داخل اسرائیل تحت عنوان پول آسان سرنوشت سخت یک همچین چیزی که اگر شما رفتید با ایران کار کردید ممکن است یک چیزی گیرتان بیاید بعد برایتان گرفتاری درست می‌شود، حجم کسانی که در داخل سرزمین‌های اشغالی الان رسیده‌اند به این نقطه که این آقا آدمکش است کودککش است درست است که در این سرزمین اشغالی زندگی می‌کنیم ولی ما موافق نیستیم شما دیدید که جمهوری اسلامی موفق شد که حجم قابل توجهی سند را به داخل کشور منتقل کند و این اسناد در جنگ مورد استفاده قرار گرفت برای نقطه زنی اهدافی که رژیم فکر می‌کرد ما از وجودش بی‌اطلاع هستیم اینها را کی داده شهروندان خودشان داده‌اند، مسئولین خودشان داده‌اند اگر کسی می‌خواهد درباره جاسوسی حرف بزند اینها را باید ببیند روزی نیست که الان رسانه‌های رژیم شیمبت گزارش در این باره منتشر نکنند که وزارت اطلاعات در ایران اطلاعات سپاه در ایران گروه‌های مقاومت دارند از درون ما یارگیری و سربازگیری می‌کنند کار به جایی رسیده که مجبور شده‌اند یک بند اختصاصی درست کنند در زندان‌های برای کسانی که با ایران مرتبط هستند، اتفاقاً جاسوسی به این معنا یعنی عملیات اطلاعاتی به این معنا ایران در آن هم مهارت قابل توجهی دارد و هم اتفاقی که افتاده این است که رژیم بسیار از لحاظ درونی در این حوزه آسیب‌پذیر شده بنابراین من فکر می‌کنم که مسئله را بیشتر باید فنی دید پروپاگاندای رژیم پروپاگاندای واقعی نیست درباره عوامل انسانی اصلاً کدام عامل انسانی است که در لحظه این حجم از اطلاعات داشته باشد که کی کجاست و الان دارد چه کار می‌کند همچین چیزی معلوم است اگر آدم خودش با خودش هم فکر کند.

سوال: شما مثلاً نفوذی و که همان اوایل صحبتش می‌شد را خیلی به این وزن نمی‌بینید؟

محمدی: اصلاً نمی‌شود نفوذ را انکار کرد ولی اینکه کسی تصور کند که اینجا ما با یک نفوذ عمیق و گسترده‌ای مواجه هستیم که این نفوذ منجر به اشراف شده نه این توضیح دقیق نیست و این توضیح الان با یافته‌هایی هم که بالاخره بعد از جنگ وجود دارد تطبیق ندارد مسئله این است که ما معتاد شدیم متاسفانه به زیرساخت‌های ارتباطی که این زیرساخت‌های ارتباطی در واقع در اصل در اختیار دشمن است و دیتا تولید می‌کند برای دشمن و وقتی این دیتا به طور روش‌مند تحلیل شود توسط سیستم‌های بزرگ هوش مصنوعی خوب می‌تواند اشراف نقطه‌ای تولید کند این چیزی است که اتفاق افتاده و ما اگر بخواهیم باهاش مقابله هم کنیم باید برویم دنبال این بله نفوذ وجود دارد، حتماً نفوذ انسانی هم وجود دارد و باهاش مقابله قدرتمندی هم می‌شود در ایران ولی اگر ما می‌خواهیم جلوی یک همچین اتفاقاتی را بگیریم باید برویم با مسئله واقعی مواجه شویم همچنان که در غزه هم اینها همین کار را کردند در لبنان هم اینها همین کار را کردند ببینید اینها یک سیستمی را توسعه دادن به نام انجیل در غزه اطلاعاتش آشکار است فکر می‌کنم روزنامه گاردین یا فیگارو یکی از اینها منتشر کرده بود قبل از جنگ اینها می‌گفتند ما قبلاً در غزه سالی ۱۰۰ تا هدف بیشتر نداشتیم، از طریق ترکیب این دیتابیس‌های مختلف و آموزش دادن مدل‌های هوش مصنوعی الان رسیده‌ایم به جایی که روزی ۱۰۰ تا هدف داریم آیا این هدف‌ها واقعی است نه برای این است که شما می‌بینید این ویرانی گسترده را اینها در غزه ایجاد می‌کنند، سیستم هوش مصنوعی می‌گوید که من هدف را شناسایی کرده‌ام هواپیما یا پهپاد روی آسمان است می‌زند برای زدن یک هدفی که حالا خیلی هم معلوم نیست درست است یا نه یک نفر آدم در یک اتاق اینها یک ساختمان کامل را با بی‌رحمی تمام ویران می‌کنند این برای این است که اساساً ماشین جنگی اینها خوب اینها ملاحظات اخلاقی و حقوقی اینها را که مدت‌ها است بوسیدند گذاشتند کنار، دارد از یک سیستم جدید خلق هدف استفاده می‌کند که این سیستم جدید خیلی خیلی بیشتر از آنچه که وابسته به منابع انسانی باشد وابسته است به تحلیل دیتا توسط ماشین‌ها و مدل‌های هوش مصنوعی بزرگ اینطوری هست که نگاه کنیم واقع بینانه‌تر است به نظر من.

سوال: الان خیلی زمزمه این است که دوباره مورد هدف قرار خواهیم گرفت دوباره به ما حمله خواهد شد حتی فکر می‌کنم یک هفته پیش بود این شایعه مطرح شد که روسیه هشدار داده که حمله اتفاق خواهد افتاد و دوباره امروز هم من شنیدم که دوباره هشدار‌های قریب‌الوقوع بودن حمله داده می‌شود شما فکر می‌کنید واقعاً حمله می‌شود یا نه؟

محمدی: ببینید من معتقدم ما وقتی می‌خواهیم آماده شویم باید فرض این را بر این بگذاریم که همین فردا حمله می‌شود ولی وقتی می‌خواهیم زندگی کنیم باید فرض را بر این بگذاریم که حمله‌ای در کار نیست و یک ضابطه وجود دارد آن ضابطه به نظر من تعیین کننده این است که بالاخره حمله‌ای خواهد شد یا نخواهد شد از نظر من هم آن ضابطه این است اینها زمانی حمله خواهند کرد و واقعاً حمله خواهند کرد در آن صورت که مطمئن شوند تجربه جنگ ۱۲ روزه تکرار نمی‌شود اینها در جنگ ۱۲ روزه خوردند به یک مشکلات بسیار جدی حداقل ۳ تا ۴ عامل کلیدی وجود داشت که اینها در جنگ وقتی که باهاش مواجه شدند برایش آماده نبودند و اصلاً همین‌ها جنگ را تمام کردند چی جنگ ۱۲ روزه را تمام کرد یک مشاهده انسجام اجتماعی بی‌سابقه در ایران و اینکه اینها احساس کردند که هدفشان براندازی در ایران است اتفاقاً اتفاقی که دارد می‌افتد تحکیم و تثبیت نظام جمهوری اسلامی است دیدید آن بنده خدا بیچاره آمد گفت که شما سه دهه زحمات اپوزیسیون در ایران را به باد دادید چه کار دارید می‌کنید، در ایران اگر اینها بتوانند به یک فرمولی برسند که انسجام اجتماعی را در ایران به اندازه کافی مخدوش کنند بله به ما حمله خواهند کرد این عامل اول عامل دوم که باعث شد که جنگ متوقف شود قدرت آفندی ایران به ویژه آفند موشکی ایران و ضعف پدافندی خودشان بود دارند به این فکر می‌کنند، همچنان که ما داریم فکر می‌کنیم یک لحظه فکر کردن به این موضوع متوقف نشده در طول جنگ و بعد از جنگ بالاخره اینها دیدند که یک چشم اندازی از ویرانی در سرزمین‌های اشغالی خلق شد که این چشم انداز بی‌سابقه بود ببینید اینها عادت کرده بودند و لذت بردن از تصاویر ویرانی در غزه می‌رفتند باربیکیو می‌گذاشتند در تپه‌های مشرف به غزه استیک کباب می‌کردند و بمباران غزه را تماشا می‌کردند جوک می‌گفتند برای همدیگر و کیف می‌کردند در جریان جنگ ۱۲ روزه اینها مجبور بودند ۲۴ ساعته در پناهگاه بخوابند به طور متوسط هر سه ساعت یک بار داشت به اینها حمله می‌شد تازه آن لحظه هم که این امکان را پیدا می‌کردند که از پناهگاه بیایند بیرون با چی مواجه می‌شدند با یک ویرانی بی‌سابقه‌ای که در طول تاریخ نحس این رژیم واقعاً همچین چیزی وجود نداشت اصلاً با هیچ دولت و ملت توانمند و قدرتمندی در طول تاریخشان نجنگیده بودند اینها دفعه اول بود که در واقع پی جنگیدن با یک ارتش قدرتمند با یک ملت مصمم به تن اینها می‌خورد….

محمدی: … با یک ارتش قدرتمند و یک ملت مصمم به تن این‌ها می‌خورد، اهدافی مورد اصابت قرارگرفت، موسسه وایزمن جای کوچکی نیست، مرکز ملی هوش مصنوعی، بازار الماس، پالایشگاه، خطوط انتقال نفت، پایگاه‌های هوایی و مجموعه پایگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی این‌ها الان دارد اطلاعاتی منتشر می‌شود در این باره که ساختمان‌های اصلی در کریا، اتاق جنگ رژیم مورد اصابت قرار گرفته است، ما پاسخ دادیم به حمله این‌ها به شورای عالی امنیت ملی، پاسخ بسیار موثری هم دادیم، معلوم خواهد شد، العدید هم می‌گفتند که نخورده است و رادار ژئولزیک آن جا و خیلی چیز‌ها دیگر خورده است که به تدریج معلوم خواهد شد در تاریخ، عامل دوم جنگ را متوقف کرد این بود که دیدند نمی‌توانند قدرت شلیک ایران را کاهش دهند و سیستم دفاع موشکی این‌ها کاملا شکست خورد.

این جنگ به دو افسانه پایان داد، یکی افسانه دفاع موشکی، یکی افسانه بمب‌های سنگرشکن، این‌ها خیلی پروپاگاندا کرده بودند و تمام دنیا پر بود از تبلیغ و چیزی هم تحت عنوان بمب‌های سنگر شکن که کسی در برابرش مصونیت نداشت.

ظرف ده روز معلوم شد که کلاه سر خودشان گذاشتند، جبهه داخلی تحمل تداوم جنگ را نداشت، تعبیر جنگ فرسایشی را نتانیاهو قبل از آتش بس به کار برد.

جنگی که واردش شد و می‌دانید که نمی‌توانید در آن اهداف تان را محقق کنید و سر لجبازی که رژیم نمی‌تواند فرسایشی بجنگد.

سوال: مثل غزه که می‌جنگند؟

محمدی: این‌ها در غزه کشتار می‌کنند، با اف ۳۵ بلند می‌شوند و زن و بچه را می‌زنند و فکر می‌کردند این کار را هر جای دیگر بخواهند انجام دهند، این جا بود که طعم واقعی جنگ را چشیدند، می‌توانند بزنند ولی می‌خوردند.

کار بزرگی بود آقای قالیباف به ژنو رفتند، یکی از روسای مجالس به ایشان گفت که کار بزرگی کردید دو قدرت بزرگ آمریکا و رژیم دو قدرت اتمی به شما حمله و ضربه زدند، این که به یکی حمله کنند و ضربه بزنند کار عجیب و غریبی نیست، صبح تا شب کارشان در دنیا همین است، عجیب این است که یک شما یک پاسخ شکننده به این‌ها دادید.

چیز عجیب ضربه اسرائیل و آمریکا به ایران نیست، چیز عجیب پاسخ قدرتمند ایران به این هاست که این‌ها متقاضی آتش بس شدند.

این‌ها اگر بخواهند جنگ بعدی را راه بیاندازند باید راه حلی پیدا کنند، هرچی فکر کنید که تلاش کردند که آفند موشکی را در ایران متوقف کنند، این مردان رشید، این بچه‌هایی که اسم شان به عنوان قهرمان در تاریخ این کشور باید ثبت کرد و یک روز حماسه این‌ها را سرود.

این بچه‌ها با غیرت خون دادند ولی اجازه ندادند شلیک در این کشور متوقف شود، یک همچین چیزی بی سابقه است، که در محاسبات این‌ها نبود، این‌ها خیال کردند کسانی که این جا می‌جنگند شبیه خودشان هستند که با یک مشت بچه گرسنه می‌جنگند و ادعای قهرمانی هم می‌کنند.

عامل سومی که جنگ را متوقف کرد، آمریکایی‌ها متوجه شدند که اهداف جنگ قابل دستیابی نیست و جنگ توسعه پیدا کند به منطقه و بازار انرژی.

آیا ما را دوباره می‌زنند، ممکن است ولی باید راه حل پیدا کرده باشند، برای آفند ما و پدافند خودشان و این که جنگ بعدی، ممکن است تبدیل شود به یک جنگ منطقه‌ای.

سوال پیچیده است و جواب‌های ساده به سوال پیچیده معمولا جواب‌های گمراه کننده‌ای است، البته اشتباه محاسباتی دشمن را نباید نادیده بگیریم.

اگر دشمن احساس کند که این مسائل را حل کرده است ولی حل نکرده باشد، در جنگ قبلی هم این حس را داشت. این که ما بتوانیم محاسباتی راهبردی دشمن را در لایه‌های پنهان و آشکار کنترل کنیم.

سوال: یکی از نکاتی مطرح شد بعد از، در زمان توقف آتش، حتی مجلس هم وارد این ماجرا شد، بستن تنگه هرمز، ابزار‌هایی جمهوری اسلامی ایران در دسترس داشت و می‌توانست به تعبیر برخی جنگ را به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام کند، چرا ایران آتش بس را پذیرفت، اگر رژیم متقاضی آتش بس است، چرا امان و فرصت بدهیم که خودش را بازیابی کند.

بعد هم چرا از ابزار‌هایی که همیشه صحبت می‌شد، مثل تنگه هرمز، بستن آن استفاده نکردیم و یا خروج از ان پی تی که اگر مکانیسم ماشه فعال شود، خروج از ان پی تی است، حمله که بالاتر از مکانیسم ماشه است، چرا از ان پی تی خارج نشدیم؟ چرا ازاین ابزار‌ها استفاده نشد؟

محمدی: جنگ موضوع پیچیده‌ای است و موضوع احساسات است، جنگ یک مسئله کاملا فنی است.

ایران خیلی فنی جنگید در این جنگ، خیلی فنی جنگید، تا وقتی که این نکته را در نظر نگیرید که با چه درجه از پیچیدگی مواجه‌اید، یک خورده دقیق‌تر شویم، معلوم می‌شود که ظاهرا آن چه که اتفاق افتاده است، بزرگ‌تر از آن است که این سوال‌ها را در مقابلش قرار دهیم، ما حجم قابل توجهی از ابزار‌های خودمان را استفاده نکردیم، چون نمی‌دانستیم جنگ چقدر قرارست توسعه پیدا کند و چه بازیگران دیگری وارد جنگ شوند، احتمال این بود که بازیگران دیگری وارد جنگ شوند بالاست، چون فقط با رژیم طرف نبودیم، با ائتلاف بزرگ از کشور‌های غربی.

سوال: منظورتان ناتوست؟

محمدی: ناتو تعبیر کوچکی است، بعضی‌ها عضو ناتو هم نیستند، ولی در جنگ مشارکت کردند، مشارکت عملیاتی، کمک کردند یا تشویق کردند رژیم را، نه جنگیدند، هواپیمای سوخت رسان را میزبانی کردند، از فرودگاه شان استفاده شده است، سامانه‌های راداری و دفاع موشکی دشمن در خاک شان مستقر بوده است، کشتی دشمن در ساحل شان پهلو گرفته است، مقام‌های دشمن پناه بردند به پایتخت‌های آن‌ها، اطلاعات جمع کردند و در اختیارشان قرار دادند، یک جمهوری اسلامی ایران وارد این درگیری شده است، معلوم است با یک سنجیدگی ازابزار‌های خودش استفاده کند، اگر حادثه غیر مترقبه‌ای اتفاق می‌افتد، در شب‌های آخر عدم قطعیت وجود داشت، ابزار نیروی زمینی ما تقریبا به طور کامل در این جنگ ایستاد، چون وقت ایفای ماموریت و نقشش فرا برسد، که فرا نرسید، گزینه بستن تنگه هرمز و نیروی دریایی ما و تمرین‌هایی که نیروی دریایی انجام داده است، این یک آپشن کاملا عملیاتی است.

کار ساده‌ای است از لحاظ عملیاتی که این اتفاق نیافتاد، برای این که ما منتظر سناریو‌هایی با شدت تنش بالاتر بودیم، که باید ابزار‌های جدیدتری رو می‌کردیم، گروه‌های منطقه‌ای و مقاومت.

آنتونی بلینکن وزیر خارجه بایدن مصاحبه کرده بود و گفته بود که ما فکر می‌کردیم که به ایران حمله کنیم گروه‌های مقاومت همه وارد می‌شوند که نشد.

این‌ها برای این است که محاسبات اشتباه تولید و آدرس غلط دهند به افکار عمومی در داخل ایران که گروه‌های مقاومت آماده بودند.

اگر آمریکایی‌ها به طور گسترده وارد جنگ می‌شدند که جرات نکردند وارد جنگ شوند که می‌دیدند آمادگی منطقه‌ای وجود دارد برای مواجه با آن‌ها و جنگ چگونه توسعه پیدا خواهد کرد، این را متوجه شدند و به این نتیجه رسیدند که این جنگ برای آن‌ها قابل تداوم نیست، نه اهداف جنگ قابل تحقق است، نه ویرانی جنگ قابل تحمل است، نه تداوم جنگ را تضمین کنند، که وضع شان روز به روز بدتر نشود.

این مطلب مهمی است که آپشن خودمان را برای شرایط عدم قطعیت بالاتر جنگ حفظ کنیم و در جنگ بعدی هم باید این کار را بکنیم، جنگ یک بازی خیلی پیچیده است که ایران با مهارت جنگ را اداره کرد.

نهایتا نتیجه به این شد که طرف مقابل متقاضی آتش بس شد که این چیز کوچکی نیست، دو قدرت اتمی با شما جنگیدند، ده روز جنگیدند، روز یازدهم پیغام پسغام می‌دهند که آقا بپذیرید، ایران شرط گذاشت و پذیرفت، گفته شد که ضربه اول را شما زدید، ضربه آخر را ما باید بزنیم.

ما از جنگ فاصله گرفتیم معما حل شده است و آسان شده است، ما وسط جنگ هستیم، جمهوری اسلامی به آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌گوید می‌ایستید، من می‌زنم و بعد جنگ تمام می‌شود.

سوال: ما اعلام کردیم؟

محمدی: این اتفاق افتاد، حمله آخر را ما انجام دادیم و جنگ تمام شد، ضربه‌ای که ما صبح روز آتش بس به رژیم زدیم، بی سابقه‌ترین ضربه‌ای بود که این‌ها در طول جنگ دریافت کردند و هنوز که هنوزست این‌ها ابعاد ویرانی همان یک دانه ضربه را سانسور می‌کند.

هنوز پلیس افراد را احضار می‌کند در سرزمین‌های اشغالی که چرا در پیج اینستاگرامی ات فیلم می‌گذارید از اتفاقی که در تلاویو یا چند جای دیگر افتاده است.

حماسه بزرگی است، باید این جوری نگاه کنیم به این صحنه، البته می‌شد به سناریو‌های دیگری هم فکر کرد، جنگ با بهترین سناریو یک پایان بندی پیدا کرد.

البته این هم من بگویم ما آتش بسی را نپذیرفتیم، ما در مرحله توقف درگیری هستیم، آن‌ها می‌خواهند، ایران آتش بس را نپذیرفته است، چیزی به عنوان آتش بس بین ما و رژیم صهیونیستی وجود ندارد.

ایران با یک درایت فوق العاده‌ای هم از تحقق اهداف جنگ جلوگیری کرد و از لحاظ نظامی طرف مقابل تبدیل کرد به متقاضی آتش بس و با شروط خودش یک پایان بندی برای جنگ خلق کرد که تازه آتش بس هم نیست.

این‌ها بودند که یک بزرگواری می‌گفت که آمریکا آمد رژیم صهیونیستی از زیر دست و پای ایران نجات داد برد، این روایت واقعی است.

حمله‌ای که روز آخر ما کردیم، نمی‌توانستند جواب دهند، چون می‌خواستند خودشان را خلاص کنند.

این روایتی است که ما باید راجع به ابعادش فکر کنیم چرا جنگ توسط دو قدرت اتمی بایک کشور به نقطه‌ای می‌رسد که این‌ها نهایتا می‌پذیرند که باید یک ضربه سهمگین دریافت کنند و دم شان را بگذارند روی کول شان و بروند.

سوال: چیزی که الان خیلی در رسانه‌ها روی آن مانور می‌دهند، صحبت از احتمال جنگ پیش دستانه ایران است، با چه هدفی این اتفاق می‌افتد؟

محمدی: رژیم بعد از جنگ یک مجموعه عملیات انجام می‌دهد، خیلی کار این‌ها دارند می‌کنند، یکی این است که شما گفتید، اولین کاری که می‌کنند واقعا مجموعه از ابزار‌ها و عوامل فعال کردند که به انسجام ملی در ایران ضربه بزنند.

این‌ها عصبانی هستند از وحدتی که در ایران رخ داده است و نگران هستند که جنگ همه دو قطبی‌ها را در ایران شسته و برده است و یک دو قطبی مانده است، ایران و اسرائیل، معلوم است که مردم ایران کدام طرف می‌ایستد، همه دنیا به خاطر قهرمانی ایران را تحسین می‌کنند، اعتباری که برای ایران ایجاد شده است، به این شکلی در خارج از مرز‌ها بی سابقه است، برادران عراقی در راهپیمایی اربعین چطور از ایرانیان پذیرایی می‌کنند، یکی از روسای مجلس در سفر ژنو به آقای قالیباف می‌گفت که ما ۵ وعده اذان می‌گوییم از موذنه‌های شهر خودمان، یکی از کشور‌های اسلامی، مردم دعوت به خواندن نماز می‌کنیم، در ایام جنگ ما ۵ وعده هم مردم را دعوت می‌کردیم که بیایید برای مردم ایران دعا کنید.

مردم همان طور که با صدای اذان می‌آمدند نماز می‌خواندند با ندای دعا برای ایران هم می‌آمدند می‌نشستند در مسجد و دعا می‌کردند برای ایران، این صحنه باشکوهی است.

رژیم می‌خواهد این را به ویژه در داخل ایران خراب کند، که طراحی عمیقی کنند که دوباره ما را به جان هم بیاندازند، بعضی از دعوا‌هایی که در ایران در شبکه‌های اجتماعی اگر درست تعقیب کنیم، دست دشمن آن جاست.

همه مسئله شان این است که مردم در ایران در جنگ بعدی مثل جنگ قبلی رفتار نکنند، بتوانند شرایطی به وجود بیاوردند که مردم یک جور دیگری رفتار کنند، این وظیفه نظام و حاکمیت و بچه‌های انقلابی و حزب الهی است که بیش از همه مراقب این وحدت و انسجام باشند، مردم نشان دادند که در روز سخت چقدر آگاه و باهوش هستند، چقدر بصیر هستند، مردم چهار ساعت می‌ایستند در صف پمپ بنزین، یک کلمه مشاجره با هم نمی‌کردند، مسافر در شهر غریب در خیابان دعوتش می‌کردند به خانه خودشان، این صحنه‌ها چیزی است که به سادگی نمی‌شود خلق شود، انتقادی که به ما و مسئولین بعد از آتش بس می‌کردند، آتش بس را مسامحتا می‌گویم، این که چرا محکم‌تر نزدید، ما هنوز دل مان خنک نشده است، جنگ باید در خنک شدن دل‌های ما ادامه پیدا می‌کرد.

این را می‌خواهند خراب کنند، همه هر اظهارنظری که بکنیم باید از خودمان بپرسیم به جنگ و وحدت ملی در مقابل اسرائیل کمک می‌کند یا لطمه می‌زند، این شاخصی است که امروز باید در ذهن ما و در ذهن مسئولین و کسانی که یک تریبونی دارند باید بگذرد.

کار دومی که این‌ها دارند انجام می‌دهند این است که روایت جعلی خلق می‌کنند درباره آن چه که در جنگ اتفاق افتاده است.

در لبنان مشکل شان چیست، مشکل شان این است که حزب الله احیا شده است، حزب الله یعنی مردم لبنان، حزب الله لبنان توانسته است آن ضربه سهمگین را پشت سر گذاشته و این مردان باغیرت سازمان عظیمی ایجاد کردند، این‌ها خودشان جرات نمی‌کنند، الان وارد رویارویی مستقیم شوند، می‌خواهند در داخل لبنان یک شرایطی ایجاد کنند خود لبنانی با هم درگیر شوند.‌

می‌گویند حزب الله در آستانه کار بزرگی است و ایران می‌خواهند، که ما می‌خواهیم جلوی آن بگیریم، البته باید اگر لازم باشد باید این کار را بکنیم، حتی بالاترش را هم بکنیم، یک اصل را فراموش نکنیم، هر چه دشمن گفت فرض بر این بگذاریم که این دروغ است مگر خلافش ثابت شده، اگر خلافش ثابت شد برخلافش عمل می‌کنیم.

سوال: آیا مکانیسم ماشه فعال شود یا نشود، فعال شدن آن مقدمه حمله مجددست؟

محمدی: به لحاظ قانون آن‌ها حق ندارند که مکانیسم ماشه را فعال کنند، چون به تعهدات خودشان عمل نکردند، به عنوان اعضای برجام از لحاظ حقوقی در موقعیتی نیستند که مکانیسم ماشه را فعال کنند، اگر بکنند غیر قانونی است، ممکن است که بکنند و به نتیجه‌ای هم برسند، ولی این فرآیند غیرقانونی است.

دو مکانیسم ماشه برخلاف آن چه که خیلی‌ها فکرمی کنند از لحاظ تحریمی اتفاقی خیلی ویژه‌ای نخواهد افتاد.

اتفاقاتی می‌افتد، پوزیشن حقوقی ما عوض می‌شود، یک اتفاقاتی می‌افتد، ولی تحریم‌های اصلی که الان ما را آزار می‌دهد، تحریم‌های یک جانبه‌ای است که آمریکا بیرون قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ایران وضع کرده است و بنابراین از این جهت بازگشت قطعنامه‌ها خیلی تغییر محسوسی در وضعیت تحریم‌ها و وضعیت اقتصادی ایجاد نخواهد کرد.

این را آن‌ها می‌دانند، این دو، سه خودشان یک تهدید‌هایی را احساس کردند، این مکانیسم ماشه وقتی بالاست یک کارکرد‌هایی دارد، وقتی پایین می‌آید تازه معلوم می‌شود که خیلی خبری نبود.

الان همان قدرکه احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه است، چون رژیم فشار می‌آورد، چون آن‌ها انسجام اجتماعی را در ایران هدف گرفتند، ولی اروپایی‌ها یک تردید‌هایی دارند که این فایده‌ای دارد فعال کردنش یا نه، که این تردید‌ها به نتیجه نهایی نرسیده است و نکته آخر این که مکانیسم ماشه ربطی به جنگ دوباره ندارد، این‌ها با مکانیسم ماشه و بدون مکانیسم ماشه اگر آن مسائلی را که گفتم حل کنند، تصمیم به جنگ خواهند گرفت، اگر آن مسائل را حل نکنند، مکانیسم ماشه کمکی به آن‌ها نخواهد کرد.