دفاع مطهری از مصوبه هستهای مجلس دوازدهم/ “وطن که بود و چه کرد؟ ” پاسخ مولانا به روایت هادی خانیکی

برخی چپهای ستادی که از "ایده وفاق" متنفرند و نمیخواهند جامعه دستاوردهای آنرا ببیند؛ تقلا میکنند پزشکیان را وادار به تغییر مسیر نجابت و همدلی کنند. آیا موفق خواهند شد؟
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"وطن که بود و چه کرد؟ "؛ پاسخ مولانا به روایت هادی خانیکی
هادی خانیکی، استاد ارتباطات و از فعالان اصلاحطلب به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران به بررسی ابعاد مختلف درگیری 12 روزه ایران با آمریکا و اسرائیل از حیث وطن و اجتماع پرداخته است.
خانیکی در بخشی از این گفتوگوی مطوّل به متنی از یک نویسنده زن ایرانی که خارج از کشور زندگی میکند، اشاره و به نقل از او میگوید:
«همۀ ما بعد از دوازده روز جهنم جنگ، فرق کردهایم. استدلالها و تحلیلهایی که این روزها خواندهایم و شنیدهایم، هر یک از ما را به نتیجهگیری دربارۀ ایران رسانده است. چه دوستیها که بین ما به خاطر این جنگ پایان نیافته و چه ابهاماتی که برای همۀ ما روشن نشده است. آدمهایی که در سایه بودند، حالا در برابر آفتاب قرار گرفتهاند و برای خیلی از ما دیگر روشن شده چه کسی وطنش را میفروشد، چه کسی با دشمن همصداست و چه کسی، چه در وطن باشد یا دور از وطن، یک ذره از خاک ایران را و یک قطره از خون هموطن را فدای وعدۀ دروغ دشمن متجاوز نمیکند. به نظر من، این جنگ اگر یک خوبی داشت، همین روشن شدن مرزها بود؛ بازتعریف از مفهوم وطن در ذهن ما و روشن شدن وظیفهای که هر کدام ما در برابر سرزمینی که در آن به دنیا آمدهایم، داریم. هر کدام از ما، هر کجای این زمین که زندگی میکنیم.
آنچه برای من به یقین روشن شد، این بود که لازم نیست وطن من حاکمانی عادل و درستکار داشته باشد تا من از وطنم دفاع کنم. چگونه ممکن است آرزوی دوری از گزند و آسیب وطن را مشروط به حاکمانش کنم؟ چگونه ممکن است بپذیرم مردمان وطنم را در خون ببینم و فکر کنم این برای آزادی وطن لازم است؟ آزادی وطن از دست که؟ یا به دست که؟ و چه خطای بزرگی است اگر فکر کنیم ما با ایرانیم آن زمان که حاکمانش مورد قبول ما هستند و همراه دشمن بیگانهایم چون حاکمان امروزش را نمیپذیریم. شما را نمیدانم، اما من حاضر نیستم حتی برای یک نفر با دشمن متجاوزی که ننگ یک نسلکشی برای ابد روی پیشانیاش نشسته است، همآوا باشم. در این دوازده روز فهمیدم که ایران برای من عزیز است و تا همیشه عزیز خواهد ماند، حتی اگر سالها از آن دور مانده باشم و هیچ قصدی هم برای بازگشتن و زندگی دوباره در آن نداشته باشم. در این دوازده روز بود که فهمیدم با وجود این همه سال دوری، اگر زخمی بر تن آن خاک رسد، انگار بر تن من رسیده است. ریشههای من برای همیشه در آن سرزمین به جا مانده است، حتی اگر ساقۀ تنم در سرزمینی دیگر ایستاده باشد.»
خانیکی سپس و در بخش پایانی صحبتهای خود نیز تأکید میکند: این وطن و آن قصهای که به نظر من باید برایش ساخته شود، با آنچه از من پرسیدید، مرتبط است. همۀ آنها حق دارند و اجزایی از این وطن هستند. نگوییم که این یکی حق ندارد بگوید و آن یکی حق دارد. همۀ اینها میتوانند باشند؛ چون این وطنی که ما به آن رسیدهایم، یک طرفش سرزمین و خاک است، یک طرفش مردم، یک طرفش زبان، یک طرفش فرهنگ و یک طرفش تاریخ. همۀ اینها را که با هم بگذاریم، آن میشود وطن و همان چیزی که مولانا میگوید: «این وطن مصر و عراق و شام نیست، این وطن جاییست کان را نام نیست». آن چیزی که نام ندارد، همان برانگیخته شدن حس همبستگی است که گفتم در این ایام زنده شده و ما باید آن را حفظ کنیم.[1]
*یکی از ثمرات درگیری 12 روزه در فضای سیاست کشور؛ آشکار شدن نجابتها و همدلیهایی بود که باید اعتراف کرد قبل از حمله دشمن کمتر آنها را میدیدیم.
نجابتها و همدلیهایی که از تک تک منها "ما" ساخت، عمده سیاسیون اصیل کشور را حول معنای وحدت و پرچم ایران گرد آورد و البته متضمن این یادآوری بزرگ نیز بود که حفظ اسلام و ایران و نظام اسلامی قید مرجّح تمام فعالیتهای ماست.
گفتار دکتر خانیکی در تشریح فلسفی_ادبی معنای "وطن"، تأکید بر "حسّ همبستگی و اتحاد" به عنوان مولود وطندوستی و نیز هم اشاره او به وطنپرستی یک بانوی نویسنده خارجنشین؛ گفتارهای مغتنمی هستند که باید در پساجنگ نیز با ایجاد شرایط گفتمانی و همدلی موجب امتداد آنها شد و ظرفیتهای جدیدی را از چنین معانی و گفتوگوهایی خلق کرد.
اختلافات هرگز حریف همدلی و اتحاد نخواهند شد.
***
دفاع مطهری از مصوبه هستهای مجلس دوازدهم
علی مطهری، از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در قسمتی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا پیرامون مصوبه هستهای مجلس دوازدهم با موضوع تعلیق همکاری هستهای ایران با آژانس انرژی اتمی گفته است: به نظرم این قانون، قانون خوب و به موقعی بود. برای اینکه اگر ما اجازه میدادیم که بعد از این جنگ ۱۲ روزه بازرسان آژانس برای بازرسی و بازدید بیایند، مطمئنا گزارش میدادند که مثلا آسیب فردو تا چه حدی بوده، کجا خوب تخریب شده، کجا نشده! اعتمادی به اینها نیست.
او افزوده است: بعد از عملکرد -بد- رئیس آژانس اینکه بگوییم دوباره تشریف بیاورید برای بازدید، اصلا خلاف عزت ما بود، بنابراین به نظرم این تعلیق کار خوبی بود. البته این ملاحظه هم در آنجا لحاظ شده که تصمیمگیری به نظر شورایعالی امنیت ملی موکول شده و در نهایت شورایعالی امنیت ملی تصمیم می گیرد که این همکاری با توجه به شرایط چگونه باشد، یعنی دست شورای عالی امنیت ملی را باز گذاشتهاند و اینگونه نیست که راه را کاملا بسته باشند. در مجموع این مصوبه کار خوبی بود.[2]
*"عقلانیت" اکسیری است که توجه به آن در همه ابعاد تقنین، قضا و اجرا میتواند خشتهای محکمی را در امر حکمرانی اسلامی بنیاد بگذارد و خشت محکم در امر حکمرانی همواره مورد حمایت افراد عاقل، منصف و پاکنهاد خواهد بود. افرادی که البته "مراجع اجتماعی" نیز هستند و مردم نظرات خود را مبتنی بر قضاوت و حمایت و انتقاد اینان استوار میسازند.
قانون مجلس دوازدهم در تعلیق همکاری با آژانس؛ یک مقابله به مثل اصولی در وقت درست بود که اگرچه یک حرکت تقنینی محسوب میشد اما توانست به اثبات حقانیت نظام جمهوری اسلامی کمک کند و مصداقی از هماهنگی میدان و حاکمیت و دیپلماسی باشد.
در بروز این عقلانیت البته باید دو سپاس ویژه را رواداری کرد. یکی از نمایندگان و ریاست مجلس برای تصویب و راهبری چنین قانون مهمی و دیگری از رجالی مثل دکتر علی مطهری برای حمایت از عقلانیت و تحکیم پایههای حکمرانی اسلامی.
***
طرحی برای انصراف پزشکیان از وفاق و از نجابت!
جماران گزارش داد: جبهه اصلاحات اخیراً طی نامهای سرگشاده به رئیسجمهور پزشکیان؛ مدعی ارائه راه حل برای مشکلات کشور شده و در خلال متن مذکور خطاب به رئیسجمهور نوشته است:
"سرمایه گذاری شما در ایجاد وفاق در سطح حاکمیت که بعضاً با بیاعتنایی به مطالبات جامعه و انتظارات طرفداران و نیروهای اصلاحطلب حامی همراه بود، علی القاعده امروز و درچنین شرایطی میبایست به همراهی و حمایت همه جانبه در تصمیمگیریهای کلان بیانجامد اما رخدادهایی نظیر مصوبه اخیر مجلس در تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تعلل مداوم و عامدانه در پیوستن به FATF، و نهایتاً تصویب نیمبند آن، سیاستهای تبلیغاتی جنگطلبانه و رویکرد تخریبی رسانه ملی علیه دولت، نشان دهنده آن است که متأسفانه چنین سرمایه و پشتوانهای شکل نگرفته است. از سوی دیگر ضعفها و نارساییها و عدم انسجام و هم افزایی کادر مدیریت اجرایی کشور و همچنین مماشات، سکوت و انفعال دولت در قبال اقدامات خسارت بار مذکور به احساس نوعی بی دولتی در جامعه دامن زده است."[3]
*دکتر حداد عادل پیش از این و در اوان کار دولت جدید؛ در دفاع و حمایت از وفاق؛ خطاب به پزشکیان تأکید کرده بود که این ایده مطلوب، دشمنانی در جناح راست و ایضا در جناح چپ دارد.
و غر و لند چپهای ستادی علیه وفاق در نامه مذکور به خوبی عیان میسازد که حداد عادل از که حرف میزد و چه چیزی را در خشت خام میدید!؟ [4]
چپهای ستادی البته نمیخواهند جامعه ثمرات وفاق را ببیند و از همین رو میخواهند ایده پزشکیان را شکستخورده جلوه دهند.
این در حالی است که پررنگ شدن عقلانیت حکمرانی طی یک و نیم سال اخیر، ملموس شدن خدمات حاکمیتی به مردم از قبیل معافیتهای مالیاتی، اجرای طرح کالا برگ و… و از همه مهمتر تحقق اتحاد ملی و همبستگی وصفناشدنی در ایام درگیری 12 روزه با آمریکا و اسرائیل جملگی ثمرات همان وفاقی بود که اینان مدعی شکست آن هستند.
البته این تنها جفای چپهای ستادی نیست و گناه دیگر آنها این است که همین چند روز قبل با رئیسجمهور پزشکیان جلسه داشتند و حرفهایشان را زدند! حرفهایی که البته گویا پیوست بیثباتساز و وحدت شکن آن باید در قالب همین بیانیه اظهار میشد.
ادعای بیدولتی در اجرائیات کشور نیز ناجوانمردی آشکار دیگر در حق مردم، در حق پزشکیان و در حق نظام اسلامی است.
چه اگر بیدولت بودیم آیا اکنون درگیری اسرائیل با ما -در مقطع فعلی- پایان یافته بود یا اسرائیل به حملات خود تا اسقاط نظام ادامه میداد؟
ایضا اگر بیدولت بودیم آیا در ایام درگیری 12 روزه شاهد این پیوستگی ملی و تلاش آشکار دولت برای مدیریت اجرائیات کشور میبودیم؟
اگر بیدولت هستیم پس چرا شاهد چندین دور اجرای قانون مطلوب اما مهجور مانده کالابرگ در کشور هستیم و چه کسی در حال اجرای این قید مهم از اقتصاد عدالتمحور ایران است؟
البته در نگاه مدقانه به ماجرا ما منکر نیستیم که در بخش بازار و لزوم نظارت دولت بر قیمتها دچار "بیدولتی" هستیم و کسی نمیداند غایب بزرگ این روزها بازار و قیمتها که باید وظیفه نظارتی خود را انجام دهد، کجاست!؟
لکن شاهدیم که چپهای ستادی از آن رو که گویا دغدغه آنها معیشت مردم و گرانی بیقاعده بازار نیست، به این تنها بخش صحیح ماجرا هیچ اشارهای ندارند و بلکه تقلا میکنند پزشکیان را با گزارههایی مثل "چرایی مماشات" فریب بدهند و وادار به تغییر مسیر نجابت کنند.
پزشکیان و ستاد دولت اگر متوجه خدعههای نهفته در این بیانیه نباشند؛ با "بحرانهای خودساخته" مواجه خواهند شد.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1675466
2_https://irna.ir/xjV6SF
3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1676250
4_mshrgh.ir/1636004