شاهسواری برگشت؛ فستیوال تکرار یا اصلاح؟/جشنوارهای که به همه جایزه میدهد، جز به اعتبار خودش!

با برگشت شاهسواری، باید منتظر همان قرعهکشیها، همان سیمرغهای دلخوشکنک و همان جنجالها باشیم. چیزی عوض میشود؟ احتمالاً نه.
به گزارش مشرق، در حالی که نزدیک به ۶ ماه از آغاز چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر میگذرد و اندکی بیش از ۶ ماه دیگر نیز به آغاز دوره چهل و چهارم باقی مانده، دیروز دبیر دوره پیش رو به طور رسمی معرفی شد و منوچهر شاهسواری که سال گذشته نیز این جشنواره را برگزار کرد، بار دیگر این مسئولیت را بر عهده گرفت.
او دوره ۱۴۰۳ را در حالی دبیری کرد که در نیمه آبانماه به عنوان دبیر انتخاب شده بود و فقط ۳ ماه فرصت داشت و به همین دلیل، عنوان میشد که فرصتی برای تغییر و تحول و برگزاری ایدهآل جشنواره نداشته. او حالا ۳ ماه زمان بیشتر در اختیار دارد که میتواند با همراهی همکارانش، از اشتباهات دوره گذشته درس بگیرد و رویدادی بهتر برگزار کند.
تعداد فیلمها را کاهش دهید
نخستین اشتباه برگزارکنندگان دوره چهل و سوم فجر، ادامه روال پذیرش ۲۲ فیلم در بخش اصلی و ۱۱ فیلم در بخش نگاه نو بود که به پذیرش ۳۳ فیلم در فجر ۱۴۰۳ منجر شد. سنت پذیرش این تعداد فیلم در ادواری آغاز شد که سالانه بیش از ۱۳۰ فیلم به فجر ارسال میشد، ولی حالا که بسیاری از فیلمسازان در نمایش خانگی مشغولاند و برخی مثل اصغر فرهادی اساساً فیلم نمیسازند، این تعداد به حدود ۹۰ فیلم و بلکه کمتر کاهش یافته. بنابراین پذیرش ۳۳ فیلم یعنی ورود یک سوم آثار دریافتی به جشنواره و روشن است که این تعداد فیلم با کیفیت قابل قبول، در میان آثار ارسالی نیست. بنابراین اولین اصلاحیه مهم جشنواره، کاهش تعداد آثار بخش مسابقه (مجموع سودای سیمرغ و نگاه نو) به ۱۵ تا ۲۰ اثر است تا جشنواره با آثاری به نسبت باکیفیتتر برگزار شود.
به همه جایزه ندهید
آنچه در پذیرش آثار دوره گذشته رخ داد و بسیاری به ادامه شعار «وفاق» دولت در عرصه سینما تعبیر کردند، در داوریها نیز تکرار شد؛ جایی که هیئت داوران چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، از ۳۲ فیلم حاضر در بخش مسابقه، (یک اثر از جشنواره کنار رفت) به ۱۴ فیلم جایزه دادند که تقریباً نیمی از کل فیلمها را شامل میشد! سیاست تقسیم جوایز که در برخی دورههای گذشته هم سابقه داشت، شاید در نگاه اول به رضایت «همه» و چیزی شبیه به «وفاق» بینجامد، ولی در نهایت به چیزی جز کاهش اعتبار این رویداد نخواهد رسید.
جشنوارهای که برنده سیمرغ بهترین فیلمش، فقط در همان یک رشته مستحق دریافت سیمرغ باشد و برندگان مشترک سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملیاش، همانهایی باشند که توسط داوران از جوایز کنار گذاشته شدند، تنها اعتبار سیمرغهایش را به تاراج گذاشته است.
سیمرغ مردمی را اصلاح کنید
در این دوره نقصهایی که در برنامه رأیگیری برای اعطای جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران وجود داشت، حسابی رخ نمود و سروصدای زیادی به راه انداخت؛ زیرا فیلمی این جایزه را به خانه برد که از نظر اغلب تماشاگران، به قدر دیگر آثار محبوب جشنواره، جذاب و تماشاگرپسند نبود. پس از پایان رویداد بود که کنکاش رسانهها در روند این انتخاب، به نقش تعیینکننده میانگین نمره تماشاگران رسید؛ در حالی که متغیرهای دیگری مثل تعداد تماشاگر، تأثیری در اعطای این جایزه نداشت. اگر منوچهر شاهسواری میخواهد بار دیگر در حضور آثاری چون «موسی کلیما…(ع)»، «خدای جنگ»، «زیبا صدایم کن» و «بچه مردم»، فیلمی مثل «پیشمرگ» برنده این جایزه نشود، راهی جز اصلاح ساختار اعطای این جایزه ندارد.
قرعهکشی را فراموش کنید
سیاست برگزاری قرعهکشی که از دوره سیوششم باب شد و در هیچ جشنواره بینالمللی شاخصی سابقه ندارد، راهی برای فرار از اعتراض صاحبان آثار بود که به قیمت خدشه بر شکوه جشنواره انجام شد و تاکنون ادامه داشته. همین سیاست، راه را بر نمایش آثار پرستاره و باکیفیت در روزهای اول و ساعات مناسب بست و به کاهش جلب توجه رسانهای و طبیعتا تخریب اعتبار فجر انجامید. دبیر جشنواره ملی فیلم فجر با یک پرسش مهم در چینش برنامه نمایش آثار رویداد روبهروست: آیا محافظهکارانه به سیاست غلط قرعهکشی به عنوان یک میراث برجایمانده از گذشته ادامه میدهد یا جسورانه برنامه نمایش آثار را بر اساس ظرفیتهای فیلم و سیاستهای جشنواره میچیند؟ شاهسواری کدام راه را انتخاب خواهد کرد؟ تکرار اشتباهات گذشته یا اصلاح آن؟
منبع: روزنامه خراسان