ضرورت اصلاح ساختار سیاسی بیمار برای احیای زندگی / جنگ برای زندگی؛ نبردی در درون برای یک زندگی واقعی / مرگ تدریجی یا نبردی برای «شدن»؟

ضرورت اصلاح ساختار سیاسی بیمار برای احیای زندگی / جنگ برای زندگی؛ نبردی در درون برای یک زندگی واقعی / مرگ تدریجی یا نبردی برای «شدن»؟

دکتر مهدوی آزاد معتقد است که در کنار «تلاش فرهنگی» برای بازسازی باورها، تغییر نگاه‌های سنتی و تقویت امید، «نقد ساختار بیمار سیاسی» نیز بسیار حیاتی است و تا زمانی که این نگاه ابزاری و سلسله‌مراتبی که «من می‌گویم و بقیه باید اطاعت کنند» درمان نشود، تلاش‌های فرهنگی بی‌ثمر خواهد بود. از نظر او بنابراین، تعمیق فرهنگی باید همراه با نقد ساختاری باشد تا این نگاه ابزاری حاکم درمان شود و جامعه به پیشرفت برسد.

گروه اندیشه: یکی از سخنرانان نشست «زندگی و جنگ» دکتر ناصر مهدوی بود. مدیریت این نشست نیز برعهده دکتر سمیه توحیدلو بود. گزارشی کوتاهی که از سخنرانی دکتر ناصر مهدوی در زیر از نظرتان می گذرد توسط دکتر سمیه توحید لو تهیه و در کانال ایشان منتشر شده است. بر اساس این گزارش، دکتر ناصر مهدوی، ابتدا، زندگی را نه فقط به معنای بقا، بلکه به عنوان مسیری برای دستیابی به آرزوها و آرمان‌ها تعریف می‌کند و زندگی در یک جامعه بسته را «مردن تدریجی» می‌نامد. سپس، دو معنای متفاوت از جنگ را توضیح می‌دهد: ۱-جنگ مخرب و دشمن زندگی که این نوع جنگ شامل حمله و ویرانی است، به‌شدت محکوم می‌شود. این جنگ با از بین بردن زیرساخت‌ها، امنیت و پیوندهای اجتماعی، در تقابل کامل با مفهوم «زندگی حقیقی» قرار دارد و در متون دینی و فلسفی تنها در مقام دفاع مشروع شمرده شده است.۲-جنگ برای زندگی: این جنگ یک مفهوم استعاری و روان‌شناختی است. منظور از آن، نبرد درونی انسان با امیال، اندیشه‌های محدودکننده و سختی‌های زندگی است. این مبارزه درونی، که بزرگان اندیشه بر آن تأکید دارند، باعث رشد، تاب‌آوری و غلبه بر مصائب می‌شود و فرد را به موجودی «بزرگ و باشکوه» تبدیل می‌کند. در نهایت، سخنران تأکید می‌کند که برای دستیابی به این «زندگی حقیقی»، باید هم تلاش‌های فرهنگی برای تقویت امید و بازسازی باورها انجام شود و هم به صورت همزمان، ساختار سیاسی بیمار که به مردم به چشم ابزار نگاه می‌کند، مورد نقد و اصلاح قرار گیرد. این گزارش در زیر از نظرتان می گذرد:

****

سخنرانی دکتر ناصر مهدوی، استاد فلسفه و عرفان، به بررسی دو برداشت متفاوت از مفهوم جنگ می‌پردازد. ایشان صحبت‌های خود را با اشاره به علاقه‌اش به مفهوم جنگ و به‌ویژه تفسیر آن در متون دینی آغاز می‌کند و تأکید دارد که دین را پیام‌آور خشونت و ستیز نمی‌بیند. بیزاری شخصی او از کشتار و ویرانی انسان‌ها، همواره ذهن او را با این پرسش درگیر کرده که اگر خداوند مهربان جهان را آفریده، پس شر و جنگ از کجا سرچشمه می‌گیرد.

تعریف زندگی :

• زندگی حقیقی مملو از آرزوها، تمناها، خواست‌ها و آرمان‌هاست.
• زمانی زندگی آغاز می‌شود که فرد به دنبال آرمان‌هایش برود، با معماها روبرو شود و آن‌ها را حل کند و به آنچه می‌خواهد باشد دست یابد.
• اگر فردی در جامعه‌ای بسته زندگی کند که دیگران برایش تصمیم می‌گیرند و راهی برای تحقق آرزوها نیست، او در واقع زندگی نمی‌کند و این را به "مردن تدریجی" تشبیه می‌کند.
• زندگی با شادمانی و روشن شدن چراغ امید در دل احساس می‌شود.

دو معنای متفاوت از جنگ:

۱- جنگ مخرب و دشمن زندگی:
• این نوع جنگ درست نقطه مقابل «شدن»، خلاقیت، سازندگی و به بار آوردن است.
• جنگ به معنای تهاجم، حمله، تخریب و کشمکش، دشمن زندگی است؛ زیرا خانه‌ها، شهرها، منابع طبیعی و ساختارهای مدنی را ویران می‌کند.
• چه از سر شرارت و چه از سر حماقت، این جنگ با حقوق دیگران معامله می‌کند، زندگی آن‌ها را به خطر می‌اندازد، از مرزها می‌گذرد و امنیت، حریم خصوصی و اصول اخلاقی را نقض می‌کند.
• فلاسفه‌ای مانند جان لاک و هابز، هرچند با انسان‌شناسی متفاوت، هر دو در پی پرهیز از این نوع جنگ برای حفظ امنیت و تداوم زندگی بودند.
• متون دینی نیز جنگ را تنها در مقام دفاع و در برابر متجاوزان مجاز می‌دانند؛ جنگ به این معنا نه هدف است و نه ارزش.
• کسانی که خواهان این نوع جنگ هستند، «چشم صلح را کور می‌کنند» و با زندگی انسان‌ها می‌جنگند و پیام‌آور تباهی‌اند؛ چنین افرادی در متون معنوی و دینی محکوم و فاقد بلوغ اخلاقی و عقلانی هستند.
• جهنم در قرآن نه به معنای آتش، بلکه به معنای منازعه دائمی، از هم گسستن پیوندها، همدلی و اعتماد است.

۲- جنگ برای زندگی (با جنبه‌های روان‌شناختی)
• این معنای جنگ بیشتر استعاری و روان‌شناختی دارد؛ جنگیدن برای غنا بخشیدن به آدمی و قدرتمند ساختن درون اوست. این جنگ می‌تواند بروز و ظهور بیرونی و مقاومت در برابر سلطه هم باشد.
• به معنای تسلط بر خویشتن، کنترل عواطف، احساسات، غرایز و امیال درونی است.
• بزرگانی مانند مولانا و نیچه بر این نوع مبارزه درونی برای رسیدن به زندگی واقعی تأکید کرده‌اند.
• این مبارزه با «اغیار ذهنی»، امیال غلط، اندیشه‌های محدودکننده و خواسته‌های فرسایشی روح انسان است.
• پیروزی در این نبرد درونی، انسان را به موجودی «باشکوه و بزرگ» تبدیل می‌کند.
• این جنگ همچنین شامل ایستادگی در برابر مصائب، بلایا و سختی‌هاست؛ به گونه‌ای که فرد اعلام کند: «من از رنجم بزرگ‌ترم».
• این جنگ، شرط لازم برای «شدن» زندگی و توسعه «تاب‌آوری» و «صبوری» است؛ به معنای «آری گفتن به زندگی» با همه تلخی‌ها و نارسایی‌های آن و غلبه بر آن‌هاست.
• دکتر مهدوی انتقاد می‌کند که برخی به اسم وطن‌پرستی و زندگی، از جنگ‌های تخریب‌گر دفاع می‌کنند و روحیه سازندگی را از بین می‌برند.
• جنگی که روحیه را تقویت کند، آدمی را بر خویشتن مسلط سازد و او را برای عبور از دشواری‌ها آماده کند، برای زندگی ضروری است.

چه باید کرد (راهکارها):
• دکتر مهدوی به وجود یک «ساختار» اشاره می‌کند که در آن، افرادی با تکیه بر افکاری خاص، شهروندان را موجوداتی درجه دو می‌دانند و به آرزوها و خلاقیت مردم بی‌اعتنا هستند.
• او معتقد است که در کنار «تلاش فرهنگی» برای بازسازی باورها، تغییر نگاه‌های سنتی و تقویت امید، «نقد ساختار بیمار سیاسی» نیز بسیار حیاتی است.
• تا زمانی که این نگاه ابزاری و سلسله‌مراتبی که «من می‌گویم و بقیه باید اطاعت کنند» درمان نشود، تلاش‌های فرهنگی بی‌ثمر خواهد بود.
• بنابراین، تعمیق فرهنگی باید همراه با نقد ساختاری باشد تا این نگاه ابزاری حاکم درمان شود و جامعه به پیشرفت برسد.

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2107061

    خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاه‌ترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
  • دستگاه نظری هربرت بلومر؛ بنیانگذار همکنش گرایی نمادی

  • ضرورت اصلاح ساختار سیاسی بیمار برای احیای زندگی / جنگ برای زندگی؛ نبردی در درون برای یک زندگی واقعی / مرگ تدریجی یا نبردی برای «شدن»؟

  • دیکتاتور کتاب‌سوز یا کتابخوان؟ / چگونه کتاب‌ها هیتلر را ساختند؟ /سلاح‌های نرم یک دیکتاتور: