وحدت ملی؛ ستون استواری در برابر تهدیدها و رمز پیشرفت کشور
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری سه شنبه شب رسانه ملی، اقدامات قوه قضائیه را تشریح و به پرسش ها د این باره پاسخ داد. متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
سوال: حاج آقا اگر بخواهم یک جمله در خصوص دفاع مقدس ۱۲ روزه حضرت عالی بفرمایید چطور توصیف میکنید؟
محسنی اژهای: یک جمله را نمیشود گفت که واقعاً چگونه. ما دو مطلب مهم داریم اینجا بیان کنیم. یکی غیرت ایرانی و شخصیت ایران اسلامی و یکی شرارت جنایتکارانی که این جنگ را شروع کردهاند. واقعا مردم کاری کردند به قول امروز کارستان در مقابل رژیم صهیونیستی و در مقابل آمریکا و برگ زرین دیگری را بر افتخارات تمدن اسلامی و ایران اسلامی افزودند و منطق ایران مورد حمایت و تحسین همه عقلا و مردم جهان قرار گرفت هم منطقشان و هم استقامتشان.
سوال: یکی از اتفاقات که با هیچ معاهده و قانون بینالمللی همخوانی نداشت و جنایت جنگی بود اون حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین بود که مرتبط است با دستگاه قضا. میخواهم بدانم با چه هدفی این اتفاق رقم خورده؟
محسنی اژهای: رژیم خبیث صهیونیستی در پرونده خودش در طول همه دهههای گذشته تا به امروز پرونده بسیار سیاهی دارد و جنایتهای بسیار زیادی را بر خلاف همه موازین بین المللی موازین انسانی عقلانی انجام داده و به خصوص در طول این بیش از ۲۰ ماه در جنایاتی که در غزه انجام داده و میدهد تا امروز هم دارد میدهد. این مطلبی را که شما اشاره کردید رژیم صهیونیستی در ایران هم یکی از جنایتهایش برخلاف همه موازین بینالمللی حمله به زندان بود. زندانی محصور است. اسمش هست دیگر زندان است. بر خلاف همه موازین زندان را بمباران کرد و جنایت آفرید و به نظر من میرسد که این قابل چه گفتنی نیست. برای این رژیم از این جنایتها زیاد کرده و میکند هدفش چیست؟ هدفش حالا در این خصوصی که شما سوال کردید در حمله به زندان اوین در راستای همان هدف اقدامات دیگرش است. به فکرش میرسید که اگر به زندان حمله کند میتواند قائله آفرینی کند از داخل زندان و از بیرون از زندان. خانوادههای زندانیان و زندانیان اینها اقداماتی داشته باشند. قائله آفرینی کنند و به زعم خودش فرض کنید که یک شورشی راه بیندازند که این یکی از اهدافش هم مثل سایر مواردی که به هیچ وجه موفق نبود، تیرش به سنگ خورد که حالا اگر لازم شد من توضیح میدهم که واقعاً همین جا خود زندانیان و خانواده زندانیان و سازمان زندانها و سایر مردم چه اقدامات زیبایی انجام دادهاند.
سوال: میشود یک روایت بگویید؟
محسنی اژهای: همانطور که اشاره شد این رژیم خبیث فکر میکرد وقتی به زندان حمله میکند زندانیان شورش میکنند خانواده آنها میریزند جلوی زندان و یک قائله میآفرینند. اما اینجا میبینیم که بر خلاف شاید بسیاری از تصورات او و تصورات دشمن آمریکا زندانیان کمک کردند، زندانیان به آرامش کمک کردند خانوادههای آنها کمک کردند دیوار زندان خراب شد بالاخره بخشهایی از ساختمانهای آنجا ویران شد. بعضی از افراد زیر آوار ماندند به طور طبیعی باید زندان به هم بریزد اصلاً زندانیان اگر کمک نمیکردند ممکن بود خیلی از زندانیان واقعاً امکان فرار داشتند و میتوانستند فرار کنند و فرار نکردند. خیلی از زندانیها رای باز بودند دیوار هم به اصطلاح خراب شده افراد در داخل زندان در محل ملاقات و … حضور داشتند خیلی از اینها میتوانستند بروند و نرفتند. خیلی از اینها میتوانستند حداقل سر و صدا حداقل کنند نکردند. خانواده آنها وقتی که، البته قوه قضاییه هم دست به کار شد بلافاصله مسئولین زیربط، اعم از سازمان زندانها، مرکز حفاظت و سایر مددکارانی که از طرف استانداری شهرداری و … در اولین فرصت چند اقدام صورت گرفت که من میگویم اینها زیباییهایی است که شما از این طرفش باید ببینید. بلافاصله مجروحین را سعی کردند که در کمترین زمان ممکن منتقل کنند به مراکز درمانی افرادی که زیر آوار مانده بودند اینها را خیلی سریع بتوانند تخلیه کنند اجساد شهدا را بتوانند منتقل کنند. ترتیبی دادند که مردم طبیعی است یک خانوادهای که یک نفرش در زندان است وقتی میگویند زندان اوین را بمباران کردهاند همه آن افراد و خانوادههایی که آنجا زندانی دارند ناراحت میشوند دغدغه پیدا میکنند. ترتیبی داده شد که بلافاصله افراد با خانوادههایشان تماس بگیرند. الحمدلله از قبل هم همچین تمهیدات و مقدماتی فراهم شده بود. افراد زندانی با خانوادههایشان تماس بگیرند افرادی که احیاناً آمدند جلوی زندان اوین بلافاصله افراد اعزام شدند و با آنها صحبت کردند. میگویم همکاری میکردند یکیش همین است پذیرفتند یعنی وقتی که صادقانه با مردم صحبت میشود زندان بمباران شده هنوز همه افراد تخلیه نشدهاند. هنوز برخیها ممکن است زیر آوار مانده باشند. اجساد مانده بود برخی از افراد شناخته شده نیستند خانوادههای نگران وقتی صداقت را میبینند همراهی میکنند. زندانیان باز سعی شد هرچه زودتر منتقل شوند به محل دیگری. این احتمال بود که رژیم خبیث دوباره بزند گفتند ممکن است الان تا جمعیت اینجا جمع میشوند دوباره بزند. لذا سعی شد زندانیان تخلیه شوند. همکاری کردند تعداد قابل توجه از زندانی که بخواهند به جای دیگر منتقل شوند با اتوبوسهای معمولی دارند منتقل میشوند. یعنی اینطور نیست که فرض کنید ماشینهای مخصوص حمل زندانی که شما بعضیهایشان را در فیلمها دیدهاید که ما اصلاً از آنها نداریم با آنها که نمیخواهند منتقل شوند با اتوبوس میخواهند منتقل شوند اینها منتقل میشوند و بعد از آن هم الحمدالله دستور داده شد که هرچه سریعتر زندان اوین بازسازی شود. آن قسمتهایی که آسیب دیده بود بهداری زندان را زدهاند دیگر، افرادی در آن رابطه شهید و مجروح شدند. اونها را بازسازی شود که هرچه زودتر هر مقدار که آماده شد زندانیان منتقل شوند باز به خود زندان اوین که حالا دوستانمان مشغول هستند و دارند کار میکنند.
سوال: بنا به فرمایش شما خود زندانیان هم توطئه دشمن را خنثی کردند در گام اول؟
محسنی اژهای: معتقدم که واقعاً آنها کمک کردند. در این زمینه نه تنها دشمن به هدفش نرسید بلکه شما ببینید اصلاً حالا ربطی به بمباران و اینها هم ندارد هم قبلش و هم بعدش و هم آن زمان زندانیان ما خانواده زندانیان ما این رژیم پلید را محکوم کردند. جنایات را محکوم کردند، بیانیه دادند، فردی و جمعی. در خود همین زندان اوین کسانی بودند که یا قبلاً زندان بودند آزاد شده بودند یا همان موقع زندان بودند و این جنایات را محکوم کردند مردم را بسیج کردند علیه رژیم علیه رژیم خبیث صهیونیستی. بنابراین به نظر من ایران یک پارچه بود. در این زمینه به حمدالله همه یک صدا و یکپارچه دشمن را ناکام گذاشتن و توطئه آن را خنثی کردند.
سوال: حاج آقا در خصوص جاسوس هایی که دستگیر و شناسایی شدند روند پیگیری و اتهامات و مجازات آنها چه مرحلهای را طی میکند؟
محسنی اژهای: این افرادی که دستگیر میشوند چند دسته هستند. یک دسته کسانی هستند که ممکن است در همان شلوغیهایی که پیش میآید بمباران میشود در یک خیابان یک ساختمان یا یک بیمارستان را میزند این رژیم که هیچ مرزی برای خودش قائل نیست به هیچ ضابطهای پایبند نیست اینجا ممکن است که افرادی احیاناً به صورت مشکوک دستگیر شوند و درست هم هست چارهای نیست در حال جنگ هستند و اگر به کسی هم مظنون شدند در آن صحنه یا قبلش یا بعدش کسی دارد عکس میگیرد یا دارد کاری میکند چه بسا همان را هم دستگیر کنند، اما چه بسا که این با دشمن نیست. اقدام ضد انقلابی هم نمیخواهد بکند مثل بقیه جاها چطور در یک خیابانی تصادف میشود برخی افراد میآیند دوربینشان را برمیدارند و شروع میکنند به عکس گرفتن، چون صحنه مهم است افرادی که ممکن است که هر اقدامی دارند میکنند که مشکوک هم باشد دستگیر میشوند. اگر این را ما میخواهیم بگوییم افراد قابل توجهی دستگیر شدند. شاید مثلاً به مرز ۲۰۰۰ شاید هم بیشتر شد ولی خیلی از اینها کسانی بودند که نه جاسوس بودند نه همکار با رژیم. بعد از تحقیقات و بعد از اطلاعاتی که جمع آوری شد اینها آزاد شدند. برخی از آنها ممکن بود که رفع شبهه کامل نشد با قرار آزاد شدند. تعدادی هستند که همکاری میکردند همکاریها متفاوت است. در قانون پیش بینی شده که اگر چنان چه کسی در زمان جنگ با آن کشور متخاصم همکاری کند هر نوع همکاری، بعضی از اینها مجازاتش بسیار سنگین است. بعضی از اینها ممکن است تا سلب حیات را داشته باشد که دارد که به عنوان مفسد فی الارض بعضی از اینها ممکن است مجازات کمتری داشته باشد. در این افرادی که دستگیر شدند همه اینها هست. بعضی از اینهایی که ارتباط تشکیلاتی داشتند به قول این اطلاعاتیها باید تخلیه شوند. باید شرکای جرم هم کاملاً شناسایی شوند. یک مقداری ممکن است زمان ببرد من در جلسات روزهای دوشنبه که داریم این را هم عرض کنم به حمدالله کل کشور و از جمله قوه قضاییه تقریباً جلسات ما مرتب و منظم روز دوشنبه برگزار شده.
سوال: خللی ایجاد نشد؟
محسنی اژهای: در روزهای دوشنبه ما مرتب جلسه داشتیم و جلسهمان ادامه داشته از همان اول تا الان و لذا سفارش شده که این پروندهها هم سریعتر و هم دقیقتر واقعا مطابق با شرایط جنگی و مطابق با پیش بینیهایی که در زمان جنگ افرادی که با کشور متخاصم میخواهند بگویم انین جنگ زمانی هست که به صورت رسمی اعلام جنگ شود آن موقع متفاوت میشود. بر اساس همین قوانین و مقررات موجود آیین دادرسی که پیش بینی کرده که اگر با کشور متخاصم در زمانی که حمله شده اینها همکاری کنند در آن راستا دارند بررسی میکنند تعدادی از پروندهها کیفرخواست خورده رفته دادگاه و برخی از آنها تعیین وقت رسیدگی هم شده ولی تعدادی هنوز قابل توجه است که هنوز کیفرخواستشان صادر نشده. حالا عدد و رقمش را اجازه دهید که اگر لازم شد سخنگوی قوه قضاییه عدد و رقمش را هم بگوید. الان من حضور ذهن ندارم که چه تعداد پرونده رفته دادگاه و چه تعداد کیفرخواست خورده.
سوال: حاج آقا خیلی خوشحالیم که شما را سلامت میبینیم. چون میخواهم از ۲۶ خرداد بگویید و از جلسه مهم شورای عالی امنیت ملی که در جریان بود با حضور سران نظام و رژیم صهیونی آنجا را هدف قرار داد میخواهم در صورت امکان آن بخشی را که امکانش هست تشریح کنید چه گذشت در آن روز در آن جلسه؟
محسنی اژهای: من این نکته را عرض کنم که واقعاً دشمنان ما جز احمق ها هستند. یعنی بعد از بیش از ۴ دهه نزدیک به نیم قرن ۴۶ سال از انقلاب گذشته و دیدند مردم ایران را مسئولین ایران را فکر میکنند که مثلاً اگر یک مسئولی را شهید کنند و بکشند مثلاً حالا یک اتفاق بسیار بزرگی میافتد ایران از هم میپاشد. اینها دیدهاند هفت تیر سال ۶۰ چه بود قبلش چه بود بعدش چه بود. فقط نگاه کنید در سال ۱۳۶۰ جنگ تمام عیار را داریم جنگ خارجی را صدام را که مستظهر به تمام قدرت سلطه آن زمان بود را داریم. جنگ داخلی را داریم. ۷۲ نفر را در یک عمل مجرمانه تروریستی از مسئولین عالی قوه قضاییه تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس بعضی از مسئولین دیگر بعضی از صاحب نفوذان دیگر را در یک انفجار از بین میبرند. در همان سال مقام معظم رهبری چند وقت قبلش چند ساعت قبلش اصلاً آنجا باز یک عمل تروریستی انجام میدهند که خداوند به حمدالله لطف کرد و این ذخیره را برای ایران اسلامی نگه داشت. رئیس جمهور ما، نخست وزیر ما، تعداد زیادی از کسانی که مردم به آنها اعتماد داشتند. مثل شهدای محراب و خیلی از کسان دیگر فقط در سال ۶۰ جنگ را داریم. جنگ داخلی را داریم کشور تازه انقلاب شده است. این تعداد از مسئولینش را ظرف ۶ تا ۷ ماه شهید میکنند. این کشور نه تنها باقی میماند این انقلاب نه تنها باقی میماند بلکه با قدرت بیشتر با انسجام بیشتر. اصلاً اینکه میگویم واقعاً از حمقا هستند به این دلیل است. گیرم که اصلاً آن روز اینها تیرشان به هدف میخورد و سران قوا هم از بین میرفتند فکر میکنند که این کشور باقی نمیماند. فکر میکردند واقعاً این کشور فلج میشد بله خسارت هست تردیدی نیست. ما فرماندهان بزرگی را از دست دادیم ما عزیزان بسیار گرانقدری را از دست دادیم. اینها برای ما بسیار جای تاسف دارد، اما بلافاصله شما دیدید بلادرنگ فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری افراد جانشین را معرفی میکند. هیچ وقفهای اتفاق نمیافتد پاسخ تجاوز رژیم و آمریکا را میدهند. بله آن روز هم دشمن خیال کرده الان یه کاری میکند که ایران دیگر فلج میشود دیگر این انقلاب مثلاً فرض کند که یک لطمه بسیار بسیار بزرگ بر آن وارد میشود من این را عرض کنم همان موقع که این اتفاق افتاد آقایان بعد از ساعتی جلسه برگزار شد در جای دیگر.
سوال: همان جلسه؟
محسنی اژهای: جلسه شورای امنیت ملی نه، ولی جلسات دیگر یعنی من که نرفتم خانهمان.
سوال: یعنی کسی به پناهگاه امن نرفت؟
محسنی اژهای: میگویم اینها اصلاً یک شناخت دیگری از ایران دارند. نشناختهاند واقعاً هنوز، یعنی آنها بلافاصله هر کسی باز رفت سراغ مسئولیت خودش و البته بعد از آن مکرر جلسات اینطوری تشکیل دادیم. بعدش جلسه شورای امنیت ملی تشکیل میشود. جلسات دیگر تشکیل میشود که سران قوا در آن هستند. کسان دیگری هستند شما دیدید خیلیهایش را شما دیدید این مسائلی که در مراسمات غیر به وجود آمد.
سوال: بعد از آن حملهای که کردند به آن جلسه مسئولین چه کردند این برایم سوال است؟
محسنی اژهای: مسئولین آمدند خیلی با روحیه به نظر من قویتر با احساس و انگیزه بیشتر و گفتند باید به کارهایمان سریعتر بپردازیم. هر کسی رفت دنبال کار خودش بعد از آن هم دوباره جلسه تشکیل دادند. یعنی هیچ کدام نبودند که از آنجا برگردند بروند یا به قول شما بروند در پناهگاه و یا برگردند بروند به خانهشان. رفتن دنبال کارشان یعنی من گمان نکنم که یک کدام از آن آقایانی که آنجا بودند وقتی آمدند رفتند مثلاً فرض کنید سوار ماشین شدند با همراهانشان میخواستن جای دیگر بروند میگفتند حالا جلسه بعدیمان کجاست؟ کارمان کجاست برویم سر همان هیچ وقفهای ایجاد نشد. یعنی هیچ وقفهای ایجاد نشد.
سؤال: شاید بعضیها هم توصیه حفاظت را گوش نمیدادند و میرفتند کارهای خود را میکردند؟
محسنی اژهای: نه، توصیه حفاظت؛ چرا گوش میکنیم، گوش میدهند، اما این به معنا نیست که ما کارها را رها کنیم. بله با رعایت مسائل حفاظتی بالأخره باید کار کشور را انجام داد. کار مردم انجام شود. کارها که نمیشود زمین بماند. طبیعی است که جنبههای حفاظتی هم باید رعایت شود. واقعاً آن موقعی که بمباران میکرد و برق هم رفت، یک مقطع زمانی کاملاً تاریک بود، حالا آن مقداری که کنار هم بودیم و صحبت میکردیم، ذرهای مثلاً انسان احساس نگرانی و ترس از وجود خودش نمیکرد، خیلی آرام یعنی واقعاً همه را احساس میکردم. نه اینکه حالا کنار هم بودیم، تاریک بود، همه را نمیدیدم ولی یک مقداری که کنار هم بودیم خیلی آرام و بدیهی انگار که داریم فیلم بازی میکنیم. آدم اگر فیلم بازی کند یا چیزی باشد، مگر آن جا نگران است؟ مگر دغدغهای دارد؟ خاموش شود الان اتاق، مثلاً شما فیلم بازی میکنید، چون تاریک شد و چون صدا میآید میترسیم؟ نه، من از آن هم احساس میکنم آرامش بیشتری بود. یعنی بمب یا انفجار بعدی که صدایش میآمد، هیچ احساسی آدم از ترس به او نمیداد.
سؤال: این ارتباط بین مسئولین نظام و فرماندهان عالیرتبه نظام و سران قوا در آن روزها چطور بود؟ ارتباط برقرار بود یا خللی ایجاد شده بود به خاطر شرایطی که کشور داشت؟
محسنی اژهای: یک مقداری طبیعی است. اگر من بگویم در آن طول آن ۱۲ روز با قبل آن هیچ تفاوتی نکرده، این طور نیست. حتماً، نحوه ارتباطات، نحوه دیدنها، نحوه برگزاری جلسات، حتماً یک مقداری متفاوت است. این امر بدیهی و طبیعی است، ولی جانشینان کسانی که شهید شدند، آمدند کارشان را با کمترین زمان ممکن شروع کردند. ارتباط با سران قوا، نیروهای مسلح، حمایتهایی که باید در این شرایط شود، طبیعی است که با شرایط جنگ تحمیلی است، باید حمایتهای بیشتری شود، ارتباطات ویژهای باشد، همه اینها برقرار بود و هیچکدام این طور نبود که بگویند کار یک بخش زمین بماند. شیوه و روش آن متفاوت بوده. اولویتها حتماً قبل از ۱۲ روز با زمان ۱۲ روز و حتی الان متفاوت شده است. فرض کنید شما برای شرایط عادی یک برنامه و اولویتهایی دارید، وقتی شرایط متفاوت میشود؛ اولویت و برنامههای شما ممکن است جابهجا شود. این کار اتفاق افتاده است. اگر ممکن بود با فرض کنید فلان قسمت ماهی یک جلسه باشد، این حتماً ممکن است هفتهای یک جلسه شده، برعکس آن؛ ممکن است فلان کاری که باید هفتهای یک بار باشد، این دو هفته یکبار شده، این انجام شده، اما کارها زمین نمانده است.
سؤال: ارتباط بوده؛ با شکلهای مختلف؟
محسنی اژهای: با شکلها و شیوههای مختلف.
سؤال: از نقش رهبر انقلاب در اداره این دفاع مقدس ۱۲ روزه بفرمایید؟ بسیار شنیدیم که ایشان شخصاً امور مرتبط با جنگ را اداره میکردند؟
محسنی اژهای: فکر میکنم این برای مردم عیان شده که نقش رهبری در همه مقاطع، در طول و بیشتر از این ۴۶ سال، به خصوص در شرایط بحران چه بوده؟ چه زمان حضرت امام (ره) و چه بعد از آن؛ مقام معظم رهبری هر حوادثی که ما داشتیم، نقش کلیدی و اساسی را فرمانده کل قوا مربوط به مسائل نظامی و غیرنظامی، مقام معظم رهبری در مسائل حوادث غیرطبیعی و … و بر اساس همین فرماندهی در میدان؛ چه کسی بلافاصله انتخاب کرد؟ فرماندهان مگر میخواهند یک اقدامی داشته باشند، مگر میتوانند بدون فرمانده کل اقدامی کنند؟ مخصوصاً پاسخ به هجمهها و حملات این رژیم خبیث. آنها میخواهند اقدامی داشته باشند، فرمانده باید دستور دهد. به خصوص فرماندهان جدید که چه بسا از بعضی از قوانین و مقررات قبلی و دستورات قبلی به لحظه الان اطلاع نداشته باشند. اینجا فرمانده کل قواست که در میدان است. آنجایی که لازم است دستور میدهد، آن جایی که باید مدیریت میکند، آن جایی که لازم است همه را بسیج و به خط میکند. نه فقط تنها به عنوان فرمانده کل قوا و نیروهای مسلح را، سران قوا و مردم را.
ما دو عامل بسیار بسیار مهم داشتیم در این زمینه؛ ۱- تدبیر، مدیریت، فرماندهی و نقش ولیفقیه ۲- انسجام و وحدت ملی خود مردم. این دو بود که کاملاً دشمن را ناکام گذاشت. کاملاً دشمن به اهدافی که میخواست نرسید. دشمن چه اهدافی داشت؟ چه اتفاقاتی افتاد؟ چرا ما میگوییم که اراده ملت ایران پیروز شد و فائق آمد بر اراده دشمن؟ دشمن چه میخواست؟ ایران چه میخواست؟ دشمن میخواست در مرحله اول چه بسا جمهوری اسلامی ایران نباشد. میخواست کلاً نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد، میخواست ایران تجزیه شود، میخواست کف، کف آن، یک شورشی به پا کند و مثلاً فرض کنید مردم کشور را به هم بریزند. رسید؟ نه، ایران چه میخواست؟ ایران میگفت من جنگ را آغاز نمیکنم و آغاز نکردم، اما اگر چنانچه تجاوزی شود و جنگی شروع شود، محکم میایستم و قاطعانه پاسخ میدهم و پاسخ داد. ایران گفت من به هیچ وجه زیر بار جنگ تحمیلی نمیروم؛ نرفت. ایران گفت من صلح تحمیلی هم به هیچ وجه نمیپذیرم؛ نپذیرفت. پس ما وقتی میگوییم اراده ایران بر اراده دشمن پیروز و غلبه شد؛ یک چیز خیلی واضحی است و خیلی نیاز به تحلیل، کارشناسی و ارائه شواهد و قرائن ندارد. این خواست دشمن بود، این هم پاسخهای ایران بود؛ زیر بار جنگ تحمیلی نمیروم، جنگ را آغاز نکردم، ولی دفاع میکنم و محکم جواب میدهم. چه کسی درخواست آتشبس کرد؟ چرا رژیم خبیث اسرائیل که جنگ را آغاز کرده و میجنگد، چرا آمریکا رسماً وارد جنگ شد؟ پشتیبانی که همیشه میکردند، هر نوع پشتیبانی برای رژیم میکردند و کردند، پس چرا خودش وارد جنگ شد؟ اگر احساس میکرد قدرتش را دارد مقابله میکند، میرود جلو که وارد نمیشد. بعد احساس کرد اگر وارد نشود، بچه ناخلف او از بین میرود، ضربات بسیار سنگین و کاری میخورد، لذا خودش وارد شد. اما ایران پاسخ آمریکا را قاطع داد. همان موقع که خود آمریکاییها پیشنهاد کردند آتشبس؛ شما جنگ را شروع کردید، آتشبس کردید، نزدید؛ نمیزنیم، اما زدید؛ میزنیم. بعد از همان حرفی که آن آقا زد، چه کسی ضربه آخر را وارد کرد؟ ایران، ضربه آخر را ما وارد کردیم. هم به رژیم فهمانده شد و هم به آمریکا اگر بزنی، باز هم میزنیم، محکمتر هم میزنیم. این بود که ما هم میگوییم واقعاً اراده ایران بر اراده آنها پیروز شد و غلبه پیدا کرد. منطق ایران؛ منطقی بود که دنیاپسند و عقلاپسند بود. میگفتیم ما که جنگ را شروع نکردیم، ما که اصلاً مذاکره میکردیم، شما باز پیشنهاد مذاکره دادید. ایران مذاکره غیرمستقیم میکرد با آمریکا، در زمان مذاکره، شما جنگ را آغاز کردید، ما باید دفاع کنیم. ما گفتیم اگر چنانچه شما بزنید، محکم میزنیم و جوابتان را میدهیم، زیر بار صلح تحمیلی شما هم نمیرویم. دشمن چه حرفی برای زدن داشت؟ دنیا به دو جهت ایران را تحسین کرد؛ یکی به جهت منطق آن، یکی به جهت این که در مقابل این قلدرها و خبیثهای زمان همزمان در مقابل رژیم و آمریکا ایستاد، یک ذره هم از ارزشهای خود کوتاه نیامد.
چند چیز به عنوان اولین بار اتفاق افتاد. اولین بار است که رژیم صهیونیستی در این عمر ۷۰ و چند ساله خود مراکز نظامی، امنیتی، صنایع نظامی و بعضی از مراکز حساس دیگرش این مقدار ضربه میخورد. هیچ وقت نخورده بود. اولین بار بود که رژیم به دست ایران اسلامی چنین ضربهای بعد از آن که آن جنگ را آغاز کرد، وارد شد. اولین بار بود که آمریکای جنایتکار برای همه حمایتهایی که در این دهههای گذشته به نفع اسرائیل وتو کرده بود، امکانات داده بود؛ هر کاری که بگویید؛ از آن حمایت کرده بود، این کارها را کرد ولی برای اولین بار بود که برای نجات اسرائیل برای این که از هم نپاشد و از بین نرود، خود وارد جنگ شد. باز برای اولین بار بود که ایران در مقابل هر دو همزمان ایستاد و ضربه کوبنده را به آنها زد. اگر واقعاً آدم بخواهد بشمارد؛ خیلی از این اولینها داریم. از این طرف قضیه، ما یک خباثتهایی در آن حد داریم، یک زیباییهای عجیبی در این طرف داریم و آن زیباییها، این انسجام و وحدتی که در این شرایط، در این مقطع زمانی؛ در سال ۱۴۰۲ با توجه به گذشته که یک مقداری گلهمندی، مشکلات و چیزهایی که بوده، این وحدت و انسجامی که پیش آمد، اگر نگویم بینظیر؛ کمنظیر بود. این اتفاقی که بین جریانهای مختلف سیاسی؛ با سلیقه و گرایشهای مختلف در داخل و خارج از کشور به نفع ایران، نظام و ارزشهای نظام علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا انجام شد، بینظیر بود. بین ضدانقلابها؛ چه جریانها و چه فردشان؛ شکاف ایجاد شد. خیلی کسانی که گلهمند بودند، به زعم خود یک وقتهایی به آنها یک مقداری نامهربانی شده بود، ولی ببینید چطور به میدان آمدند؟ به نظرم واقعاً باید هم به این مردم آفرین گفت و کاری کنیم که این دستاوردها حفظ شود.
سؤال: مسئولین چه کار باید کنند این همدلی همین طور بماند؟
محسنی اژهای: تقریباً در جاهای مختلف و هم همین جلسههای روز دوشنبه تأکید میکنم و میگویم این حفظ وحدت و انسجام که در همین دیداری که اخیراً خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم که خدا را باز از این بابت بینهایت سپاسگزاریم که بالأخره ما توانستیم اولین دیدار را بعد از این قضایا با ایشان داشته باشیم، آن جا هم ایشان باز بر حفظ این وحدت اشاره و تأکید فرمودند. ۱- ما باید ارزش و اهمیت انسجام و وحدت ملی را بشناسیم، باید واقعاً ما، همه آحاد مردم و کسانی که اهل فکر، اندیشه، قلم و گفت و گو هستند، بیایند اولاً تبیین کنند که وحدت ملی چه ارزشی دارد؟ از نظر اسلام و ایرانیت میخواهند بگیرند؟ از نظر دفع شر دشمن و پیشرفت کشورشان میخواهند بگیرند؟ از جهت آرامش میخواهند بگیرند؟ به هر حیثی که میخواهید نگاه کنید، اولاً باید بدانیم که قدر و جایگاه وحدت و انسجام ملی کجاست؟ چقدر است؟ این اول باید تبیین شود.معتقدم همه کسانی که میتوانند این را اول تبیین کنند؛ حالا باشد یا نباشد چه میشود؟ خیلی فرق میکند؛ وحدت و انسجام ملی باشد یا نباشد. آیات و روایات ما هم در این زمینه الی ماشاءالله است. تجربه گذشته هم که این را خیلی خوب نشان میدهد.
۲- آن چه که باعث وحدت و حفظ آن میشود؛ چیست؟ آن چه که خدشه وارد میکند، چیست؟ این را باید بشناسیم؛ یعنی بایدها و نبایدها؛ تعبیر من در جلسه، امروز این بود؛ بایدها و نبایدهایی که در حفظ این وحدت و انسجام ملی کمک میکند، چه چیزهایی است؟ این را چطور میشود به دست آورد؟ ممکن است به ذهن شما یک چیزی، به ذهن بنده یک چیز و به ذهن آقایان دیگر یک چیز دیگر برسد. باید با هم گفت و گو کنیم تا به این نتیجه برسیم که بایدها کدام است، نبایدها کدام است. یعنی چیزی را نباید انجام دهیم، نباید بگوییم، چیزی را باید انجام دهیم و بگوییم؛ این نیاز به مقداری گفت و گو، نشست و برخاست با هم دارد. یک مقداری در بعضی چیزها باید سعهصدر خود را گسترش دهیم، تحملمان را بالاتر ببریم. من این جمله را گاهی در بین دانشجوها و بعضی از جوانان بیشتر عرض میکنم؛ میگویم ما اگر به همین آیه قرآن کریم با دقت نگاه کنیم؛ «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» زیباییهایی دارد که وقت نیست به نکات زیبای آن اشاره کنم. ما اگر مقداری شرح صدر نداشته باشیم، تحمل کم داشته باشیم، به محض این که یک حرف مخالف نظر و برداشت خودمان داشته باشیم، بزنیم به سینه او و رد کنیم؛ این که نمیشود. پس چطور من احسن القول را انتخاب میکنم؟ پس اولاً باز در این زمینه ما باید با گفتگوی با یکدیگر، بایدها و نبایدها را یک مقداری گفت و گو کنیم و به یک وجه مشترک برسیم. آن چیزهایی که میتواند به دشمن بهانه دهد که از آنها استفاده میکنند، به افرادی که احیاناً بدخواه ایران، ایرانی، اسلام و نظام اسلامی هستند؛ وجه مشترکی که همه اینهاست؛ همه ما ایران را دوست داریم، چون وطن ماست. همه ما؛ آنهایی که مسلمان هستند اسلام را دوست دارند، همه آنهایی که انقلاب کردند و امروز در آن دخیل هستند، انقلاب را دوست دارند. چه چیزی به همه اینها لطمه میزند؟ ایرانی است؛ وطن خود را دوست دارد، چه کاری کنیم به این ایران لطمه میخورد؟ چه زمینههایی است که دشمن به آنها متمسک و متوسل میشود و به ایران ضربه میزند؟ به تمدن ایران، به کرامت انسانی و به ایران لطمه میزند؟ اینها را همه قبول داریم؛ اینها را جدا کنیم و بگوییم من و شما این وجه مشترک را داریم؛ در این وجه مشترک به نتیجه برسیم که با هم اتفاق نظر پیدا کنیم، مواردی که اختلاف نظر داریم، بنشینیم با هم کم کنیم. بله ممکن است به نتیجهای هم برسیم که یک مصداقهایی است که به هیچ وجه ممکن است نه شما حرف مرا قبول کنی و نه من حرف شما را. اشکالی ندارد آنجا هم باز میتوانیم با اختلاف نظر، اما بر اساس آن منافع مشترک، منافع و مصالح ملی؛ اختلافمان را فعلاً کنار بگذاریم. به نظرم اگر ما ارزش وحدت و کاربرد آن را بدانیم چقدر اثر دارد و به دفع شر دشمن کمک میکند، با هم بیشتر گفت و گو کنیم، منافع مشترک و منافع و مصالح کشور را در نظر بگیریم، حتماً این وحدت ملی حفظ بلکه ارتقاء هم پیدا میکند.
سؤال: اشاره داشتید به دیدار مسئولان عالی قضایی با رهبر انقلاب، ایشان نکات و توصیههایی داشتند، دستگاه قضا چه خواهد کرد برای رسیدن به آن نقطه که ایشان فرمودند؟
محسنی اژهای: مقام معظم رهبری به عنوان یک پدر، یک دلسوز و ولی امر و جایگاه شرعی و جایگاهی که از نظر قانون اساسی دارند، به عنوان یک شخص حکیم، فرزانه و متخصص و مطلع در بسیاری از امور، حکم میکند به همه ما که وقتی یک سخن میگویند، به هر کدام از این جهتهایی که عرض کردم بخواهیم نگاه کنیم، این سخن را با گوش دل و جانمان اولاً بشنویم، هضم کنیم و بعد نهایت تلاش را کنیم که این را عملیاتی کنیم.
مقام معظم رهبری در این جلسه مطالبی گفتند، یکی از آن مسائل، این بود؛ باز حفظ وحدت و انسجام. یکی از آن مطالبی که اشاره کردند، غیر از یک تحلیل جامع از این جنگ اخیر و تحمیلی دادند، به نکاتی اشاره کردند؛ یکی همین حفظ وحدت و انسجام ملی، یکی این که همه از جمله قوه قضائیه برای تعقیب و پیگیری مجرمانی که این جنایتها را مرتکب شدند، مگر میشود از رژیم غاصب صهیونیستی؛ چه در جنایتهایی که در این همه طولها به خصوص این حدود این یکی دو ماه گذشته در غزه و لبنان، سوریه و جاهای دیگر و خود ایران در این ۱۲ روز انجام دادند، مگر میشود از آنها گذشت؟ این جنایتکاران را باید هم در محاکم داخلی خود تعقیب و پیگیری کنیم، خسارتهایی که وارد کردند را باید جبران کنند. جنایتی که کردند و شهدایی که از ما گرفتند؛ باید مجازات شوند، هم در مجامع بینالمللی طرح شکایت شود، که قوه قضائیه اینجا وظیفه دارد، هم دولت، هم مجلس وظیفه دارد، بلکه بسیاری از طبقات مردم وظیفه دارند. NGOها و سمنها و مردم در اینجا میتوانند کمک کنند. البته از گذشتههای دور تا امروز اقداماتی شده، ولی باز حضرت آقا فرمودند که چیزهایی که انجام شده، خیلی خوب است، بیان هم شود، اما از آن کارهایی که انجام نشده را باید غفلت نکنیم. قوه قضائیه چه قبل از این جنگ ۱۲ روزه اقدامات خیلی خوبی داشته. همین آمریکا به خاطر جنایتهایی که در طول دهههای گذشته حتی قبل از انقلاب، بعد از انقلاب، اوایل انقلاب، در بعضی از این اقدامات تروریستی و شرورانه که انجام شده، پروندههایی در دادگاه داخلی تشکیل شده، محکومیتهایی شده، چند ده میلیارد دلار الان مقامات آمریکایی و آمریکا به خاطر خسارتهایی که وارد کردند در دادگاههای محلی ما محکوم شدند، افراد زیادی از آنها محکومیت شخصی پیدا کردند. به دادگاه لاهه، دادگاه کیفری بینالمللی، مجامع بینالمللی از قبل شکایتها شده، در طول این جنگ تحمیلی هم دادستان کل کشور، معاونت امور بینالملل ما هم به کمیساریای عالی حقوق بشر نامهها نوشتند، اعتراضها کردند که این اقدامات ضد بشری، ضد حقوق بشر و جنایات جنگی؛ الان رژیم با پشتیبانی آمریکا اقدام میکند و یک سری از آن را خود آمریکا انجام میدهد. این اقدامات شده، اما حضرت آقا فرمودند کارهایی که انجام نشده را نباید غفلت کنیم. من در دو سه هفته گذشته ازجمله امروز تأکید داشتم هم به دادستان کل کشور، هم معاونت حقوقی، هم معاونت امور بینالمللمان که اولاً با هم جلسه داشته باشید؛ که چه دادخواستهایی را در داخل بدهید، چه شکایتهایی را باید در داخل انجام دهید، چه دادخواستها و شکایتهایی را در مجامع بینالمللی باید انجام دهید و هم اکتفا نکنید به ظرفیت خود قوه قضائیه. بله ما ظرفیتی داریم، وظایفی هم داریم. برای دادستان کل کشور هم پیشبینیهایی شده، اما حتماً با دولت، سایر حقوقدانان و مراجع ذیربطی که در این زمینه مسئولیت دارند؛ وزارت امور خارجه و … تسریع کنید که اینها عقب نیفتد که دارند انجام میدهند. خود حضرت آقا هم اشاراتی داشتند؛ گفتند نگوییم امید به این مجامع بینالمللی نیست؛ درست هم هست، این مجامع بینالمللی اگر واقعاً یک ذره حداقل احترام قائل بودند برای مصوبات خودشان، مجامع بینالمللی برای دفاع و حفظ حقوق بشر، مقابله با جنایات جنگی و امثال آن، چه قوانینی را تصویب و ابلاغ کردند که به بهانه آنها وقتهایی کشورها را به هم میریزند. این جنایات جنگی و ضدبشری، نسلکشی، کودککشی، حمله به مراکز بیمارستانی، ملی و مذهبی، صدا و سیما و زندان اوین؛ همه اینها آیا مخالف قوانین بینالملل نیست؟ قبول دارم به اینها امیدی نیست، اما در عین حال آقا هم فرمودند که ما باید تلاش خود را کنیم؛ به دنیا بفهمانیم، اعلام هم کنیم که اینها جنایت جنگی انجام دادند، شاید هم انشاءالله یک اتفاقی افتاد، شاید هم یک قاضی مستقلی پیدا شد وقتی دادگاه بینالمللی تشکیل شود، اینها را محکوم کند که امیدواریم، پیگیری هم خواهیم کرد و انشاءالله به نتیجه هم خواهیم رسید و دنبال میکنیم.
سؤال: از طرح تحول قوه قضائیه بفرمایید که با توجه به شرایطی که کشور داشت و الان هم بخشهایی از آن هنوز اجرایی است، این طرح متوقف نشده و روی زمین نمانده؟ بخشهای مهمی از آن را به مردم بگویید چیست؟
محسنی اژهای: اشارهای میکنم که هم این را عرض کرده باشم و هم آن مطالبی که آقا هم متذکر شدند و در واقع مطالبه کردند؛ هم از قوه قضائیه، به خصوص بعضی از آنها مخصوص قوه قضائیه است، بعضی نه؛ قوه قضائیه و دیگران. حضرت آقا فرمودند یکی از راههای انسجام و راههایی که کمک میکند به وحدت ملی و به تعبیر من، کارهایی که امیدوار میکند مردم را؛ مبارزه با فساد است.
آقا باز دوباره اینجا و در دفعات و مناسبتهای مختلف از دهه ۷۰ تا حالا به مناسبتهای مختلف این فرمایش را دارند. قدمهای بزرگی هم برداشته شده؛ در دولتهای مختلف، در دورههای مختلف در قوه قضائیه، ولی بنده امروز اذعان و اعتراف دارم به این که ما تا رسیدن به نقطه مطلوب، هنوز فاصله داریم و این مطالبه آقا را انشاءالله به فضل پروردگار خیلی جدی میگیرم که بیش از گذشته، بهتر از گذشته مبارزه با فساد را داشته باشیم، با چند خصوصیت؛ ۱- مبارزه فقط با فساد اقتصادی نیست. بله فساد اقتصادی فوقالعاده مهم است، سرایت میکند به مسائل دیگر، ولی این که وقتی مبارزه با فساد؛ فقط مبارزه با فساد اقتصادی منظور ما نیست. ۲- حتماً ما باید این را بدون تبعیض انجام دهیم. ۳- این مبارزه با فساد با هر کسی که فساد میکند، اما اگر کارگزار نظام هست، باید شدت بیشتری به خرج داد. ۴- ما فساد را با خطا از هم جدا کنیم، ما فساد را با اشتباه از هم تمییز دهیم، با مفسدی که در یک شرایط خاص فرض کنید عمداً فسادی هم کرده، جرمی هم مرتکب شده، ولی بهجد پشیمان است، بهجد میخواهد اینها را اصلاح و جبران کند، با آن کسی که نه پشیمان نیست، الان هم یک طور میخواهد از زیر آن در برود؛ باید بین این دو فرق بگذاریم. مبارزه با فساد در هر ساحتی اعم از اقتصادی؛ به صورت علمی، حرفهای و کارشناسی که نرویم مثلاً فرض کنید بخواهیم آبرویش را درست کنیم، چشمش را کور کنیم. گاهی وقتها انسان کاری هست انجام شده، غلط هم هست، باید هم برخورد کند، اما نحوه برخورد به گونهای نباشد که خود آن موجب خسارتی شود و فسادی به دنبال داشته باشد. پس یکی از مطالبی که در سند تحول دیده شد، حالا شما، چون اشاره فرمودید؛ این سند تحول چندین بار تکمیل شده؛ چه در دولت آیتالله شهید رئیسی این تحول در زمان آیتالله آملی شروع شد، ولی زمان کوتاهی بود که خیلی بروز و ظهور پیدا نکرد. در زمان شهید رئیسی که آمدند قوه قضائیه، این بلافاصله آن اقداماتی که شده بود، کامل شد و بعد باز بازبینی و به روز شد. از آن به بعد هم دوباره اتفاق افتاده که مجدداً در سال ۱۴۰۳ در اوایل سال به روز رسانی شد و چند محور اساسی دارد. یکی از آن محورها مشارکت دادن مردم است. استفاده از ظرفیتهای مردمی است که حالا دیگر من واردش نمیشوم. یکی از آنها اتفاقاً مبارزه همه جانبه با فساد است. یکی از آنها دسترسی آسان مردم به عدالت است. یکی از آنها همان چیزی که حضرت آقا روی این تکیه دارد که قوه قضاییه مورد اعتماد مردم باشد، یعنی چی؟ خودشان هم بیان میفرمایند میگویند: یعنی اینکه هر یک از آحاد مردم ایران چه در داخل و چه در خارج کشور ایرانی است ولی در خارج از کشور است. هر یک از ساکنان ایران چه ایرانی باشند چه غیر ایرانی، اما الان در ایران دارند زندگی میکند. حتی توریست است آمده در ایران اگر احساس کرد که ظلم بهش شده، احساس کرد که حقی از آن ضایع شده، این امید را داشته باشد این اعتماد را داشته باشد یک جایی هست، به عنوان قوه قضاییه من به آنجا برای طرح دعوا مراجعه میکنم و این اطمینان و امیدواری دارد که آنجا رسیدگی میشود. ببینید باز این را عرض کنم معنا این نیست که هر کسی طرح دعوا کرد حتماً آنچه که به ذهن خودش است بهش میرسد، حتی اگر خواسته او واقعاً چه بسا بین خودش و خدای خودش بین خودش و واقع حق باشد، اما نمیتواند اثبات کند این رو من باز بارها تکرار کردهام چه بسا که نمیتواند حق خودش را اثبات کند، اما میداند که بالاخره رسیدگی میشود، تلاش میشود. ما امیدوار هستیم یکی از چیزهایی که در این سند دیده شده همین است امیدوار هستیم که انشاالله مسیری را طی کنیم که هم مردم دسترسی شان به عدالت آسانتر باشد کم هزینهتر باشد و هم اینکه بدانند قوه قضاییه بیطرفانه وقتی که طرح شکایتی شد از هر کی از هر طبقهای از هر قشری اینجا بدون نظر خاص بدون اینکه این کی هست این جز چه جناحی است جز کدام طبقه است بررسی میکند حالا ممکن است بررسی به این نتیجه برسد که حق را به این بدهد یا حق را به طرف مقابل بدهد بالاخره ما هستیم و ضوابط و قوانینی که دنیا شناخته شرع شناخته و اگر طرف ادعایی دارد اقراری طرف مقابل دارد و امثالهم و الا ممکن است طرف واقعاً حق داشته باشد، اما دلیل و مدرکی برای اثبات حقش نباشد.
سوال: وقتی جنایات صهیونیستها علیه کشورمان شروع شد همکاران خبرنگار ما میرفتند بین مردم و سوال میپرسیدند از مردم و میگفتند آخرش چه میشود من میخواهم الان حضرتعالی هم به این سوال پاسخ بدهید آخرش چه میشود؟
محسنی اژهای: من واقعاً این را عرض کنم نه به عنوان اینکه فقط میخواهم تبلیغ کنم. ما وقتی یک چنین مردمی داریم یک چنین رهبری داریم یک چنین ظرفیتهایی را داریم به همینها نگاه کنیم. حالا مردم متدین و با ایمان که به وعدههای الهی ایمان دارند اصلاً عموم مردم شاید خیلی افراد باشند و جوانان باشند که خیلی نرسند به اینکه وعدههای الهی را چگونه هضم کنند چگونه حل کنند با چه میزان از درصد ایمان به آنها داشته باشند؟ حداقلش تجربهای که کردم ما چه پیچهای خطرناکی را تا حالا طی کردهایم. من معتقدم با همین رهبری با همین مردم با همین ظرفیتی که داریم آینده بسیار روشنی است. پیروزی از آن حق است. پیروزی از آن این ملت تا زمانی که در این مسیر دارد حرکت میکند هست و نابودی و خواری و ذلت و پستی در همین دنیا و در همین دنیا واقعاً امثال جنایتکارانی مثل رژیم صهیونیستی و امثال آمریکا هستند که هیچ آبرویی برایشان نمانده. هیچ حیثیتی برایشان نمانده چطور مثلاً فرض کنید ما امیدوار نباشیم و خوشبین نباشیم، بندهای که حالا به جد خوشحال هستم و امیدوار و مطمئن هستم که پیروزی از آن این مردم هست تا زمانی که بر این پایه باشند.
سوال: نکته پایانی اگر هست در خدمت شما هستیم؟
محسنی اژهای: عرضم این است که هر وقت خداوند تبارک و تعالی نعمتی را به انسان میدهد اگر شکر آن نعمت را داشته باشد خدا افزایش میدهد اگر بیسپاسی کند آن نعمت از دست ما گرفته میشود. خداوند به ما نعمتهای فراوان داده و همین الان با همه گرفتاریهاش و با همه مصیبتهایش واقعاً در این شرایط اصلاً خود این وحدت و انسجامی که این همه میگوییم این همه میگوییم مهم است ارزشمند است باید حفظش کنیم. خدا این دلها را به هم نزدیک میکند این وطن دوستی که یکی از ریشههای سبب این وحدت شده که خود آن هم از ایمان است از عزت انسانی است آن هم یکی از نعمتها است، خدا به انسان داده. ما برای شکرانه همه این نعمتها این پیروزی اراده ما بر دشمن، این آرامش در کشور این شور و شعفی که مخصوصاً که در آستانه محرم این اتفاق افتاد و امروز شما میبینید که این احسان و نیکوکاری که با همه گرفتاریها و با همه این جنگ تحمیلی و با همه مشکلاتی که مستکبرین در طول سالهای متمادی گذشته تا حالا این تحریمهای ظالمانه این فشارهای مضاعفی که آوردهاند قحطی نشده چیزی نایاب نشده، چیزی زمین نمانده. به آن معنا گرفتاری هست، سختی هست. اینها همه لطف خداست. اینها نعمتهای پروردگار است. این ملت خوب این یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. این رهبر خوب یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. شما نگاه کنید گاهی وقتها اعلام میکنند که یک پویشی انجام شود. فرض کنید برای کمک به فلان جا در روز عاشورا ما رفتیم و گفتیم که برویم در خیابان هیچ جای خاصی هم مد نظرمان نبود. رفتیم همراه مردم به یکی از این مساجد رسیدیم ظهر شد و مردم وایستادند در خیابان نماز بخوانند ما هم نماز خواندیم. جمعیت که زیاد بود بعد خود مسئولین در آنجا میگفتند که چندین هزار نفر جمعیت امروز آمدهاند الان در این نماز روز عاشورا بعد میخواهند هیئت داشته باشند سخنرانی داشته باشند که ما باز به بخشی از آن مراسمشان هم رفتیم و در مسجد شرکت کردیم. آب گذاشته بودند، کیک گذاشته بودند. حالا غیر از آن ناهاری که ظهر دادند. ببینید شما چند هزار نفر یک مسجد فقط با مشکلاتی که هست، این احسان مردم است. بخشی از این پویشهایی که هست به خصوص وقتی که در این ایام چقدر زیباست به عشق امام حسین (ع) میبخشم به عشق امام حسین (ع) این کمک را میکنم به عشق حضرت علی اصغر (ع) مثلاً چنین میکنم. این اصلاً چه روحیهای میدهد؟ چه انرژی وقتی به این عشق یا میبخشد یا کمک میکند و احسانی را به وجود میآورد. اینها دنیا ندارند. اینها را باید قدر بدانیم تا انشاالله خداوند کمک کند. به نظرم میرسد تک تک ماها تک تک مخصوصاً کارگزاران نظام امروز وظیفه بسیار بسیار سنگینی داریم که هرچه در توان داریم در خدمت این مردم بگذاریم. یعنی واقعاً اگر من شبانه روز خودم را صرف کنم خدمت بهتر و خدمت صحیحتر را به مردم بدهم جا دارد و شکرانه این نعمت است و امیدوار هستم انشاالله بتوانیم رضایت حضرت باری تعالی و رضایت مردم را در جهت این خدمتها جلب کنیم.
سوال: انشاالله خیلی متشکرم با توجه به مشغله فراوانی که داشتید این فرصت را گذاشتید که در خدمت شما باشیم؟
محسنی اژهای: من هم از شما تشکر میکنم. از صدا و سیما تشکر میکنم. باز اینجا واقعاً صدا و سیما کار بزرگی کرد کارهای بزرگی کرد. در طول این مدت خود این هم به نظر من شکر دارد که من به سهم خودم سپاس میگویم و شاکر هستم. ازشون هم میخواهیم که باز آنها هم واقعاً برای حفظ این انسجام ملی نقش بیبدیل خودشان را مثل خیلی از قضایای دیگر انشاالله بتوانند انجام بدهند. صدا و سیما هم در حفظ و ارتقای این صیانت ملی و این روحیه مردم خیلی خیلی میتواند موثر باشد و امیدوار هستم خداوند بهشون توفیق دهد و قدمهای بلندتری بردارند.