کریدور زنگزور: اهداف سیاسی در پوشش اقتصاد
به گزارش مشرق،کانال تلگرامی مطالعات ترکیه و قفقاز مطلبی با عنوان کریدور زنگزور: اهداف سیاسی در پوشش اقتصاد، منتشر کرد:
مذاکرات برای بازگشایی مسیرهای مواصلاتی در قفقاز جنوبی، بهویژه مسیر بحثبرانگیز میان آذربایجان و نخجوان از طریق خاک ارمنستان، همچنان ادامه دارد.
سورن پارسیان، اقتصاددان ارمنی، در تحلیلی جامع به بررسی ابعاد پنهان این پروژه پرداخته و معتقد است که آنچه در ظاهر یک طرح اقتصادی به نظر میرسد، در باطن یک بازی پیچیده ژئوپلیتیک با اهداف امنیتی و سیاسی است. به گفته او، مسیر ارمنستان در بهترین حالت یک «مسیر جایگزین» خواهد بود، نه مسیر اصلی ترانزیت منطقه.
به باور پارسیان، هدف اصلی ایروان از پذیرش این پروژهها، کسب سود اقتصادی نیست، بلکه تلاش برای «جلوگیری از تجاوز احتمالی» آذربایجان است. منطق دولت ارمنستان این است که با جذب سرمایهگذار خارجی، بهویژه یک شرکت آمریکایی، میتوان نوعی سپر امنیتی در استان استراتژیک سیونیک (که مسیر از آن عبور میکند) ایجاد کرد. او تأکید میکند که در ارمنستان، تمرکز بر سرمایهگذاری یا دستاورد اقتصادی نیست، بلکه بر جلوگیری از تهاجم است و مقامات با وارد کردن یک سازمان آمریکایی یا ارمنی-آمریکایی، به دنبال حل مسائل امنیتی هستند.
در همین راستا، علاقه ناگهانی ایالات متحده به کنترل این مسیر تصادفی نیست. پارسیان معتقد است سیاست آمریکا در منطقه با هدف کاهش نفوذ روسیه و ایران و همچنین مقابله با ابتکار «کمربند و جاده» چین طراحی شده است. با مسدود شدن مسیرهای روسیه، «کریدور میانی» برای چین اهمیت حیاتی یافته و اگر آمریکا بتواند بر بخشی از آن نظارت داشته باشد، اهرم فشاری بر پکن خواهد داشت.
ورود آمریکا به عنوان یک بازیگر غیرمنطقهای، «قواعد بازی جدیدی» را تعریف میکند، اما این حضور، حساسیت بازیگران سنتی مانند روسیه و ایران را برمیانگیزد. پارسیان هشدار میدهد که اگر مسیر صرفاً توسط یک شرکت آمریکایی کنترل شود، به هدفی برای ایران و روسیه تبدیل خواهد شد و باید به دنبال فرمولی برای ایجاد توازن بود.
اما فراتر از این محاسبات ژئوپلیتیک، واقعیتهای اقتصادی چشمانداز متفاوتی را ترسیم میکنند. از منظر اقتصادی، پارسیان چشمانداز مسیر ارمنستان را چندان روشن نمیبیند، زیرا حملونقل دریایی از طریق بنادر گرجستان به اروپا، کوتاهترین و کمهزینهترین گزینه است و زیرساختهای آن کشور نیز توسعهیافته است. بنابراین، ارمنستان تنها نقش یک مسیر ثانویه را ایفا خواهد کرد که در صورت بروز مشکل در مسیر گرجستان، مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر این، با توجه به رقابت استراتژیک میان پکن و واشنگتن، بسیار بعید است که شرکتهای چینی محمولههای خود را از طریق یک «کریدور آمریکایی» منتقل کنند، بهویژه که چین پیش از این سرمایهگذاری سنگینی در گرجستان به عنوان «کشور کریدوری» خود انجام داده است.
با این حال، همین ایجاد یک مسیر جایگزین در ارمنستان، یک نتیجه جانبی جالب در پی خواهد داشت که مستقیماً بر گرجستان تأثیر میگذارد. در حال حاضر، تفلیس به دلیل نداشتن جایگزین، شرایط ترانزیتی را به ترکیه و آذربایجان دیکته میکند. با ظهور ارمنستان به عنوان یک کریدور آلترناتیو، باکو و آنکارا قدرت چانهزنی بیشتری در مذاکرات خود با تفلیس پیدا کرده و میتوانند خواستار شرایط مطلوبتری شوند.
تحلیل سورن پارسیان نشان میدهد که پروژه بازگشایی مسیرها در قفقاز، بیش از آنکه یک طرح اقتصادی باشد، میدانی برای زورآزماییهای سیاسی و امنیتی است.
ارمنستان برای تأمین امنیت خود به غرب نزدیک میشود، آمریکا برای مهار رقبای جهانی خود وارد میدان شده، و روسیه و ایران با نگرانی این تحولات را زیر نظر دارند. در این میان، واقعیتهای اقتصادی نشان میدهد که این مسیر جدید، حداقل در کوتاهمدت، نمیتواند جایگاه تثبیتشده گرجستان را به چالش بکشد و سرنوشت آن بیش از هرچیز به توانایی بازیگران برای ایجاد یک توازن شکننده میان منافع متضادشان بستگی خواهد داشت.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.