رازهای جمجمه دختری که 6200سال قبل در جنوب ایران که با ضربه به سرش کشته شد

مطالعه بقایای دختری با قدمت ۶۲۰۰ سال و با جمجمهای مخروطیشکل در چگاسفلی (جنوب شرقی خوزستان) حاکی از آن است که احتمالا این دختر در اثر ضربه شدید به سر، جان خود را از دست داده است. در گفتوگو با کاوشگران محوطه باستانی چگاسفلی، به بررسی یافتههای اخیر این مطالعه پرداختیم.
تینا مزدکی_ در جریان کاوش یک گور باستانی در چگاسفلی (جنوب شرقی خوزستان)، باستان شناسان جمجمهای متعلق به یک دختر جوان را کشف کردهاند که مربوط به ۶۲۰۰ سال قبل است و نشانههایی از تغییر شکل عمدی جمجمه در آن دیده میشود. اما آنچه در کاوشهای این گور باستانی توجه را به خود جلب میکند، تنها شکل تغییر یافته تعدادی از جمجمههای این گور نیست؛ مطالعه جدید روی جمجمه تغییرشکلیافته دختری با کمتر از ۲۰ سال سن تمرکز دارد که قدمت آن حدود ۶۲۰۰ سال تخمین زده شده است.
گفته میشود که این دختر احتمالاً با ضربه شدید به سر، جان خود را از دست داده است؛ چراکه جمجمه او از جلوی پیشانی تا پشت سر شکسته و نشانهای از ترمیم استخوان نیز دیده نمیشود. «مهدی علیرضازاده» و «حامد وحدتینسب» در مقاله خود که در مجله بینالمللی Osteoarchaeology منتشر شده براساس اسکنهای سیتی میگویند که در نتیجه این تغییر شکل، استخوان جمجمه بسیار نازکتر از حالت معمول بوده و این موضوع خطر ضربهپذیری را افزایش داده است. برای شفافسازی بیشتر در خصوص مطالعه جدید با مهدی علیرضازاده، حامد وحدتینسب و عباس مقدم که در این کاوش مشارکت داشتند در خبرآنلاین به گفتوگو پرداختیم؛ مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
تغییر شکل جمجمهها در چگاسفلی رفتاری فرهنگی و عمدی است
مهدی علیرضازاده، کاوشگر، در پاسخ به این پرسش که جمجمههای تغییرشکلیافته در گور جمعی چگاسفلی چه شاخصهایی دارند که آنها را از جمجمههایی که به طور مادرزادی و یا طبیعی تغییرشکلیافته هستند متمایز میکند، گفت:«انسان هوشمند هوشمند، حداقل از ۵۰ تا ۶۰ هزار سال پیش تاکنون، از نظر ذهنی و جسمی هوشمند بوده است. از این رو، ساختار استخوانهای ما شباهت زیادی به هم دارند. به عنوان مثال، از منظر استخوانشناسی، تفاوت قابل ملاحظهای بین نوزادان آمریکایی، ایرانی و استرالیایی وجود ندارد. در واقع، نوزادی به دنیا نمیآید که جمجمهاش به طور چشمگیری با دیگر نوزادان متفاوت باشد. هرچند تغییرات جزئی مربوط به نژاد و جغرافیا وجود دارد، اما این تغییرات آنقدر ناچیزند که عملاً قابل چشمپوشی هستند.»
او با تاکید بر این که تغییر شکل جمجمه یا آن چیزی که به آن «کرینوم موتیفیکیشن» (Cranium Modification) میگویند، یک رفتار فرهنگی است؛ گفت:«این یک عمل تعمدی است. جمجمه نوزاد در بدو تولد، هنوز کاملاً استخوانی نشده و درزها یا سوچرها (Sutures) بین استخوانهای کاسه سر، قابلیت لغزش و جابهجایی دارند. این انعطافپذیری، یک دلیل تکاملی دارد و به نوزاد کمک میکند تا در هنگام تولد، از کانال زایمان عبور کند و از مرگ مادر و نوزاد جلوگیری شود. زمانی که نوزاد به دنیا میآید، جمجمه همچنان انعطافپذیر است. اگر یک نیروی مکانیکی خارجی به طور مداوم به جمجمه وارد شود، جمجمه تغییر شکل پیدا میکند.»
مهدی علیزاده:« واکنش زیستی جمجمه این است که استخوانها به سمتی رشد کنند که نیروی کمتری به آن وارد میشود. به عنوان مثال، اگر پیشانی و پس سر نوزاد بسته شود، جمجمه مخروطیشکل یا کشیده میشود.»
به گفته این کاوشگر که به راهنمایی حامد وحدتی نسب، دیرین انسان شناس و عباس مقدم، سرپرست کاوش محوطه چگاسفلی بر روی جمجمههای تغییر شکل یافته مطالعه داشتند؛ دو نوع تغییر شکل عمده در جمجمه وجود دارد؛ در برخی نمونهها جمجمهها شبیه جعبه میشوند (Boxy Shape)، که پیشانی و پسسر تحت فشار است و در برخی دیگر، جمجمه مخروطیشکل و کشیده میشوند.
مهدی علیرضازادهدر این باره گفت:« نکته مهم این است که سنت تغییر شکل عامدانه جمجمه، از دوران نوسنگی (آغاز کشاورزی و دامداری) تا به امروز وجود داشته است و پدیدهای منحصر به فرد در این محوطه نیست. اما آنچه که پژوهش چاپ شده ما را برجسته میکند، کشف یک نمونه جمجمه تغییرشکلیافته و شکسته بود. این جمجمه دارای یک آسیبدیدگی سراسری از پیشانی به صورت مورب تا استخوان آهیانه سمت چپ بود. این شکستگی به گونهای بود که در آخرین لحظات زندگی فرد وارد شده بود. ما این موضوع را از روی الگوی شکستگی و تحلیلهای انجام شده، تشخیص دادیم.»
ضربه مرگبار به جمجمه زن جوان پیش از مرگ وارد شده است
او افزود:« متوجه شدیم که این زن جوان، که کمتر از ۲۰ سال سن داشته، در واپسین لحظات زندگیاش این ضربه را متحمل شده است. میدانیم که ابزار مورد استفاده برای ضربه دارای لبههای پهن بوده است، اما در حال حاضر نمیتوانیم به طور قطع بگوییم که آیا این یک عمل عمدی، تصادف، یا حادثه بوده است. بسیاری از رسانهها عجولانه نتیجهگیری میکنند که این فرد قربانی یا کشته شده است، اما ما نمیتوانیم این را تأیید کنیم، چرا که شواهد کافی برای این ادعا نداریم. اما میتوانیم بگوییم که این ضربه آنقدر شدید بوده که منجر به مرگ شده است و در زمان وارد شدن ضربه، فرد زنده بوده است. دلیل این امر آن است که استخوانها به صورت لولایی شکسته بودند و بافت استخوان هنوز نرم بوده است، و این، برخلاف استخوانهای خشک (Dry Bone) که پس از مرگ، الگوی شکستگی متفاوتی دارند الگوی شکستگی مربوط به استخوانهای نرم را نشان میدهد.»
تفاوتهای ساختاری جمجمههای تغییر شکل یافته
علیرضازاده در پاسخ به این پرسش که آیا علاوه بر شکل ظاهری، تفاوت دیگری نیز در ضخامت یا سایر ویژگیهای ساختاری جمجمههای کشف شده وجود دارد، گفت:« وقتی جمجمه در حالت طبیعی خود قرار دارد، هر یک از ۲۲ قطعه استخوان تشکیل دهنده آن، شکل خاصی دارد. برای مثال، استخوان پیشانی دارای بخشهای افقی و عمودی با قوسهای مشخص است. اما زمانی که جمجمه تغییر شکل پیدا میکند، مورفولوژی یا شکل این استخوانها، از جمله استخوان پیشانی، پس سر و آهیانه، دچار تحریف میشود.»
او در ادامه افزود:«نکته مهم این است که ضخامت استخوانها نیز کاهش مییابد. استخوانهای کاسه سر از نوع استخوانهای تخت هستند که دارای دو لایه متراکم بیرونی و داخلی و یک لایه اسفنجی به نام "دیپلوئه" (Diploë) در بین آنها هستند. لایه دیپلوئه نقش حیاتی در دفع ضربهها دارد. با نازک شدن این لایه، ضخامت کلی استخوان کاهش مییابد و این موضوع باعث میشود که جمجمههای تغییرشکلیافته در مقابل ضربهها حساستر باشند. به عبارت دیگر، در جمجمههای تغییر شکل یافته، استخوانها مستعد آسیبدیدگی بیشتری هستند. این پدیده را بیومکانیک (Biomechanics) یا مکانیک زیستی جمجمه مینامیم که در این حالت جمجمه دچار اختلال میشود.»
علیزاده ادامه داد:«نکته بسیار مهم این است که تمام فرآیندهای تغییر شکل جمجمه، از بدو تولد تا سن دو سالگی قابل انجام است. به عبارت دیگر، شما تا دو سالگی فرصت دارید که جمجمه یک فرد را تغییر شکل دهید. پس از این دوره، جمجمه بالغ شده و دیگر قابل تغییر شکل نیست.»
علیزاده، کاوشگر:«شواهد قومنگاری نشان میدهد که از همان بدو تولد، پس از شستوشوی نوزاد، جمجمه او بسته میشده و این فرآیند تا دو یا سه سالگی ادامه مییافته. پس از آن، تغییر شکل نهایی میشود و آن فرد، چه ۵۰ سال عمر کند و چه ۹۰ سال، آن تغییر شکل با او باقی میماند.»
بررسی ۱۳ جمجمه تغییرشکلیافته؛ تغییر شکل عمدی در هر دو جنسیت مرد و زن
او همچنین در مورد امکان وجود ارتباط بین جنسیت جمجمههای مطالعه شده و تغییرات بوجود آمده روی آنها گفت:« ما در مجموع ۱۳ جمجمه تغییر شکل یافته داشتیم که به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد، یک جمجمه دارای تغییر شکل غیرعمدی بود، برای مثال، به دلیل خوابیدن نوزاد به پشت در گهواره، پس سر کمی مسطح شده بود. اما ۱۲ جمجمه دیگر دارای تغییر شکل عمدی بودند. در میان این جمجمههای عمدی، هم نمونههای مرد و هم نمونههای زن مشاهده شد. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که این تغییر شکل تنها در یک جنسیت خاص انجام شده است.»
او همچنین در پاسخ به این پرسش که تغییر شکل جمجمهها در آن زمان چه معنایی داشته است، گفت:« بر اساس مطالعات جهانی، میدانیم که تغییر شکل جمجمه گاهی جنبههای زیباییشناختی دارد. به عنوان مثال، در برخی محوطههای باستانی در لبنان، تنها زنان تحت این فرآیند قرار میگرفتند. گاهی نیز این جمجمهها نشانگر قومی-جغرافیایی بودند، مانند قبایل «شینوک» در سواحل شمال غربی آمریکا که تغییر شکل جمجمه آنها، نشانهای از تعلق به قبیله بود. در مورد «آیماراها» در آمریکای لاتین نیز، این عمل نشانگر منطقه جغرافیایی خاص بود. در برخی موارد نیز، این رفتار جنبه اعتقادی داشته یا مختص قشر نخبه یا «الیت» جامعه، مانند فراعنه مصر، بوده است.»
شواهد نشان میدهد تغییر شکل جمجمهها در چگاسفلی ربطی به زیبایی یا قومیت ندارد
او ادامه داد:«در مورد چگاسفلی، بر اساس کاوشها و بررسیهای ما، در حال حاضر نمیتوانیم به طور قطع بگوییم که این تغییر شکل به دلیل زیبایی، تعلق به قشر نخبه، یا قربانی بوده است. اما میتوانیم با توجه به شواهدی که تاکنون در دست داریم، بگوییم که تغییر شکل جمجمه در چگاسفلی نه جنبه زیباییشناختی داشته است و نه نشانگر قومی-جغرافیایی بوده است. دلیل این امر آن است که اگر جنبه زیباییشناختی یا نشانگر قومی-جغرافیایی داشت، میبایست تکرار بیشتری میداشت و در تمام افراد جامعه رایج میبود، در حالی که ما چنین چیزی را مشاهده نمیکنیم. این دو گزینه را میتوان حذف کرد. شاید بتوان در مورد این فرضیه که این افراد متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص بودهاند، تفکر کرد، اما هنوز نمیتوان به قطعیت نظر داد.»
تنوع سنی و شیوه تدفین در گور جمعی چگاسفلی
با توجه به اینکه در گور جمعی چگاسفلی ۵۲ نفر با هم دفن شدهاند، این محقق گفت:«تمامی این تدفینها مربوط به یک بازه زمانی خاص است. این دوره از حدود ۴۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد (یعنی ۶۲۰۰ تا ۵۸۰۰ سال پیش) را شامل میشود که یک بازه ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساله است. اما در این گور، افراد با سنین متفاوت دفن شدهاند. هم افراد میانسال و هم افراد جوانتر، از جمله یک زن کمتر از ۲۰ ساله که اخیراً مورد مطالعه قرار گرفت و جمجمهاش دچار شکستگی بود، در آنجا یافت شدهاند. حتی نمونههایی از مردان بالای ۴۰ سال نیز وجود دارد.»
تدفین مرحلهای در گور جمعی چگاسفلی
با این حال به گفته این محقق در گور جمعی چگاسفلی، تاکنون ۵۲ اسکلت شناسایی شده است و احتمالاً تعداد بیشتری نیز وجود دارد؛ اما نکته مهم این است که این افراد همزمان دفن نشدهاند. او در این باره گفت:«این یک گور بزرگ بوده است. زمانی که فردی از دنیا میرفت، او را داخل گور و جلوی دهانه گور قرار میدادند و درب گور بسته میشد. با مرگ نفر بعدی، درب گور باز میشد، اسکلت فرد قبلی جمعآوری و به انتهای شرقی گور منتقل میشد (درب گور در سمت غرب بود)، و سپس فرد جدید دفن میشد. جمجمهای که ما به تفصیل مورد مطالعه قرار دادیم، در توالی تدفین، جمجمه شماره دوازده محسوب میشود. در میان این ۵۲ اسکلت، برخی از آنها دارای جمجمه تغییر شکل یافته و بسیاری دیگر طبیعی هستند؛ همچنین هم مرد و هم زن با سنین مختلف در میان آنها یافت شدهاند.»
در ادامه عباس مقدم، کاوشگر، در پاسخ به این پرسش که آیا امکان دارد شکل مخروطی جمجمه کشف شده نشان از طبقه اجتماعی خاصی باشد، گفت:« این پرسش بسیار سختی است. ما با جامعهای مواجهایم که از آنها هیچ مدرک نوشتاری بهدست نیامده است چون هنوز تا شروع نگارش چندصد سالی فاصله داشتند. بنابراین، ما نمیتوانیم دقیقا بگوییم که تغییر شکل عامدانه جمجمهها نشان دهنده طبقه اجتماعی خاصی بوده یا نه. اما، دلایلی داریم که میتوانیم حدس بزنیم چنین پدیدهای در ارتباط با نوعی تمایز اجتماعی در جامعه هدف بوده است. اینکه چنین پدیدهای (تغییر شکل جمجمهها) یک پدیده همهگیر نبوده و همه چنین ویژگی متمایزی رو نداشتند، دوم اینکه چنین پدیدهای بین زنان و مردان مشترک اعمال میشده چون در چگاسفلی نمونههای تغییرشکل یافته مردان و زنان را همزمان داریم.»
عباس مقدم:«متاسفانه، نتایج آزمایشات دیان ای ما با شکست مواجه شد. قصد داشتیم با انجام آن آزمایش دریابیم که کسانی که دارای جمجمه تغییرشکل یافته بودند آیا از یک تبار و خانواده بودند یا نه.»
رازهای ناگشوده چگاسفلی و شکست در آزمایش دیانای
او ادامه داد:« اگر نتایج دی ان ای دچار مشکلات تکنیکی نمیشد (چون میزان کلاژن در نمونههای ارسالی بسیار ناچیز بوده، آزمایشات دی ان ای با شکست مواجه شد) و ما میتوانستیم روابط خانوادگی را در بین این افراد پیدا کنیم، آنگاه خیلی به این ایده نزدیک میشدیم که طبقه خاندانی نخبه در چگاسفلی میتوانستند از چنین ویژگیهایی برخوردار باشند. حال این برتری ممکن است بر اساس توانمندی اقتصادی یا مذهبی و یا ترکیبی از هر دو باشد. بنابراین، نه بهطور دقیق ولی تا حدود بسیار زیادی فکر میکنیم که این نوع جمجمهها پیامی مهم هستند برای ما از انسان شش هزار ساله چگاسفلی تا بتوانیم نوعی تمایز اجتماعی در بین افراد آن جامعه را بفهمیم.»
اصولا شاهدی از قتل انسانی در بسترهای باستان شناختی پیشازتاریخ ایران نداریم
مقدم در پاسخ به این پرسش که آیا برای نمونههای موجود در گور چگاسفلی امکان قتل آئینی وجود دارد گفت:« به نظر من استفاده از واژه قتل درست نیست. ما حداقل دو نمونه در بین جمجمههای چگاسفلی داریم که به نوعی مرگشان با خشنونت همراه بوده است. در مقابل ۱۰۲ جمجمهای که در ۱۰ گور شناسایی شده است، دو نمونه خیلی نسبت کمی هست. چون تدفینهای چگاسفلی به یکباره صورت نگرفتند، طی دو سه یا حتی پنج سده صورت گرفتند. بنابراین، اگر تشریفات آئینی بوده که در آن انسان را قربانی میکردند آنگاه تعداد قربانیان در تدفینها بسیار بیشتر بود. دیگر آنکه، ما اصولا شاهدی از قتل انسانی در بسترهای باستان شناختی پیشازتاریخ ایران نداریم. هنوز هیچ مدرکی به دست نیامده که هیچ، در همین چگاسفلی، در نیایشگاهی که در آن کاوش کردیم، شانزده بزغاله و یک گاو قربانی شده بودند نه انسان. بنابراین استفاده از واژه «قتل آیینی» نمیتواند در اینجا صادق باشد.»
او ادامه داد:« آنچه که به واقعیت نزدیک است این است که در جوامع خانسالار، همواره رقابتهای درون گروهی بین خانسالاران باعث بروز تنشهایی در سطح افراد نخبه میشد. ممکن الگوهای آسیب دیدهای که عموما توانستیم در جمجمهها آن را مشاهده کنیم برآمده از تنشهای جاهطلبانه بین نخبگان یا خانسالاران باشد, احتمال دیگر هم این است که این افراد مجازات شده باشند. همین الان هم مجازات اعدام برای برخی مجرمین در نظر گرفته میشود و اعدامها به سبکهای مختلف اجرا میشوند.»
عباس مقدم:«امکان دارد که اجرای حکم اعدام در چگاسفلی نیز به این شکل بوده که با ضربه زدن به جمجمه فرد او را میکشتند. البته اینها حدسهایی است که ما داریم و برای اثباتش نیازمند کاوشهای دامنهداری هستیم.»
او همچنین در مورد امکان یافتن نسبتی بین تعداد جمجمهها و جنسیت آنها با شکل تغییر یافته جمجمهها گفت:«هنوز بسیار بسیار زود است تا بتوانیم در این زمینه اظهار نظر درستی کنیم. تا کنون تنها ۱۰ گور در گورستان چگاسفلی کاوش شده است. بنابراین براساس این میزان از کاوشها اصلا نمیتوانیم بگوییم که مثلا تعداد زنان بیش از مردان بوده است. البته، در ده گوری که کاوش شدهاند، فراوانی زنان بیشتر بوده است؛ این ممکن است تصادفی باشد و یا اینکه ممکن است از واقعیت عجیبی پرده بردارد که باز هم عرض میکنم، چون کاوشهای ما محدود بوده، در این زمینه نمیتوان اظهار نظر درستی کرد.»
فراوانی بیسابقه جمجمههای تغییرشکلیافته در یک گور باستانی
مقدم در مورد وجود چنین گورهایی در سایر جوامع جهان نیز گفت:« اگر بخواهیم از حیث «در زمانی» به این پرسش پاسخ دهیم، خیر. یعنی اگر بپرسید که آیا لنگه این نوع گورها در گورستانهای دیگر هزاره پنجم پ.م نیز دیده شده باید گفت که بدون هیچ پرسشی نه. اما در هزارههای دوم پ.م و خصوصا دوران ایلامی گورهای جمعی فراوان دیده شده است. معروفترین آن گور تپتی اهر در هفتتپه است. اما اینکه از این نوع جمجمهها در دیگر جوامع سابقه داشته یا نه، باید بگویم که بله سابقه داشته است. در نواحی زاگرس، دشت دهلران و شوشان و نواحی مختلفی از خاور نزدیک چنین پدیدهای از دوره روستانشینی آغازین (نوسنگی) وجود داشته است. اما چیزی که در چگاسفلی جالب است این است که توانستیم تنها در یک گور ۱۲ جمجمه تغییرشکلیافته ثبت کنیم که این فراوانی تقریبا بینظیر است.»
عباس مقدم که کاوش در این منطقه را بر عهده داشت، در خصوص وجه تمایز این گور با سایر گورهای کشف شده در ایران و جهان باستان گفت:« اگر بخواهیم در ظرف زمانی هزاره پنجم پ.م این مسئله را بررسی کنیم، باید گفت که گورهای مطالعه شده تمایز بسیاری دارند؛ در ساخت گورها از مصالح معماری متنوعی استفاده شده است. همچنین جهت گورهایی که کاوش شدهاند همگی در یک راستا هستند، علاوه بر این در ساخت گورهای جمعی از تکنیکهای ظریف معماری استفاده شده به نحوی که واقعا گورهای جمعی چگاسفلا «خانه آخرت» گورخفتگان آنجا بوده و به نظر میرسد که سرمایهگذاری فنی، اقتصادی و تکنیکی فراوانی برای ساخت گورها صورت گرفته است. در گورهای چگاسفلا، برای نخستین بار، بخشی داریم که اصطلاحا به آن میگوییم استخوان دان، یعنی بخش مجزایی از حجره اصلی گور که استخوانها به صورت کاملا کامپکت شده در آنجا جمع شدهاند. آنچه که در این گور خیلی متمایز است، تعداد گورخفتگانی است که ما در برخی گورهای جمعی چگاسفلی ثبت کردیم. مثلا در گور BG۱ بیش از ۵۲ نفر در آن دفن بودند. این فراوانی تدفینها در یک گور اصلا با هیچیک از گورستانهای شناخته شده هزارة پنجم پ.م در جنوبغربی ایران و جنوب بین النهرین قابل مقایسه نیست. مثلا بیشترین تعداد گورخفتگان در گورهایی که در اریدو، در جنوب بینالنهرین کشف و کاوش شدند، ۳ نفر بوده است.»
علیرضازاده نیز در این باره گفت:« این گور دارای یک سازه معماری بوده است. یعنی دارای دیوارچینی بوده و به صورت یک مستطیل بسیار طویل با سقفی از تخته سنگ به صورت مورب پوشیده شده بود. به مرور زمان، طی ۵ هزار تا ۶ هزار سال، لایههای خاک و رسوبات روی آن انباشته شده است. اما تیم کاوش با تکیه بر شواهد خود، از جمله مطالعات مدرن ژئوفیزیک؛ سفالها، استخوانها یا تختسنگها، و با استفاده از روشهای تخصصی خود، تشخیص داد که در این مکان گورستان وجود دارد و عملیات کاوش را پس از اخذ مجوزهای مربوطه آغاز کرد.»
در نهایت نیز مهدی علیرضازاده گفت:« باستانشناسان پس از کاوش، به دلیل حفاظت و مرمت یافتهها و جلوگیری از تخریب آنها بر اثر عوامل جوی مانند برف و باران، گورها را طبق پروتکلهای موجود پوشش میدهند. بنابراین در حال حاضر این گور قابل بازدید عمومی نیست؛ اما هنگام کاوشهای دکتر مقدم، بازدید کنندگان میتوانستند از نزدیک فعالیتهای باستانشناسان را مشاهده کنند و با اهمیت میراث فرهنگی آشنا شوند. در پایان باید گفت که پژوهشهای باستانشناختی، نتیجهای از همدلیها و همکاریهاست؛ اگر امروز ما میتوانیم نتایجی را چاپ کنیم، در واقع مدیون تلاشهای تیم کاوش محوطه چگاسفلی و بهویژه سرپرست کاوش، دکتر عباس مقدم هستیم. در بخش انسانشناسی زیستی محوطه نیز باید قدردان دکتر حامد وحدتینسب و دکتر ماندان کزازی باشیم.»
۲۲۷۳۲۳
کد خبر 2076736
- خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاهترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
-
شاسیبلند چینی با نامی مشابه جنگنده «ف ۲۲» آمریکا / عکس
-
رازهای جمجمه دختری که 6200سال قبل در جنوب ایران که با ضربه به سرش کشته شد