گفتوگو با علی حاتمی، زری خوشکام و لیلا حاتمیِ پنجساله، سال ۱۳۵۶

هدفم این بود که فیلمهای خوبی بسازم و زری را هم در آنها شرکت بدهم و استعداد هنری او را که به آن اعتقاد داشتم به کار بیندازم. نمیخواستم استعدادش در فیلمهای مبتذل هدر برود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در نیمه دهه ۵۰، «زری خوشکام» و «علی حاتمی» چهرهای تازه از زوج هنری سینمای ایران به نمایش گذاشتند؛ زوجی که در قاب تلویزیون با «سلطان صاحبقران» چشمها را مجذوب خود کرده بودند؛ حاتمی، کارگردان سریال و زری، بازیگر نقش «عزتالدوله».
اما موفقیت آنها فقط محدود به صحنه و دوربین نبود. زندگی مشترکشان، پس از گذر از مسیرهای پرفراز و فرود و شایعات پرهیاهو، به آرامشی رسیده بود که بسیاری همکاران همدورهشان از آن بیبهره بودند. دختری به نام «لیلا» که در آستانه پنجسالگی بود، به این زندگی گرمای بیشتری میبخشید.
در همین ایام خبرنگار مجله «زن روز» که هنگام ازدواج این زوج هنری نیز با آنها مصاحبه کرده بود، روانه منزلشان شد تا در این شرایط تازه با آنها به گفتوگو بنشیند. گزارش او را از این دیدار در ادامه به نقل از مجله یادشده به تاریخ ۵ شهریور ۱۳۵۶ میخوانید:
ازدواج جنجالی!
هنگامی که به طرف خانه آنها میروم به یاد روزی میافتم که چند سال قبل تازه ازدواج کرده بودند و من به دیدارشان میرفتم تا اولین مصاحبه را بعد از این عروسی که یکی از جنجالیترین ازدواجهای هنری سال در آن زمان بود انجام بدهم. در آن موقع شایعات مختلف و عجیب و غریب در اطراف آنها و ازدواج ناگهانی و غیرمنتظرهشان سر زبانها بود و اغلب اظهارنظرها در پیرامون این پیشبینی بدبینانه دور میزد که عمر این پیوند پسرسروصدا کوتاهتر از عمر گل خواهد بود!
البته دلایلی که این گمانپروری را تقویت میکرد کم نبود. گفته میشد علی حاتمی کارگردانی است از سینمای موج نو و صاحب سبک و اندیشه که با فیلمهای پرآوازهای چون «حسن کچل» و «طوقی» جایی برای خود در سینمای جدی ایران باز کرده است، در حالی که زری خوشکام نوستارهایست جنجالی و برآمده از سینمای تجارتی که به لطف چهره و اندام، خودی نشان داده و به شهرتی رسیده است و طبعا این دو نفر با دو نوع روحیه و سلیقه و طرز فکر متفاوت نمیتوانند مدت درازی همدیگر را تحمل کنند.
در آن روز مصاحبه که کمتر از یک هفته از ازدواجشان میگذشت، من حدسیات و اظهارنظرهای بدبینانه مردمی را با آنها در میان گذاشتم. یادم میآید که تعجبی نکردند چون این حرفها را خودشان هم شنیده بودند، اما برقی در چشمهایشان درخشید که نمایانگر یک تصمیم جدی بود. انگار میخواستند به همه و حتی خودشان هم بگویند که «فقط گذشت زمان میتواند ثابت کند که ما واقعا به هم علاقه داریم و برای زندگی با هم و نه برای تبلیغات و جنجالآفرینی ازدواج کردهایم.»
اکنون پس از سالها، همه شایعهها و جنجالها درباره ازدواج این زوج رنگ باختهاند. آنها کنار هم در برابر من نشستهاند و با همان صفا و صمیمیت اولین روزهای ازدواج، آغاز گفتوگو را انتظار میکشند.
ببینم، خانم حاتمی! آقای حاتمی! شما هنوز در ماه عسل هستید؟
آقا سکوت میکند و فقط لبخندی میزند و خانم میگوید: «بزنید به تخته» ولی در اینجا شخص سومی هم هست که به هر شگردی دست میزند تا جلب توجه کند و او «لیلا» است. توی دست و بال بابا و مامان میپلکد و مدام لبخند ملیح به من تحویل میدهد، انگار توقع دارد در این مصاحبه او محور اصلی باشد!
گفتوگو را شروع میکنم و رمز و راز دوام و موفقیت زندگی زناشوییشان را میپرسم. زن و شوهر نگاه محبتآمیزی به هم میاندازند و در دادن جواب به یکدیگر تعارف میکنند و بالاخره علی حاتمی پاسخگویی را به عهده میگیرد و شروع به صحبت میکند:
– راستش رمز و رازی در کار ما نیست. از اول با صداقت و صمیمیت زندگی با هم را شروع کردیم و هنوز هم به همان وضع ادامه میدهیم. لازمه زندگی آرام زناشویی تفاهم و گذشت و احساس و عاطفه متقابل است که خوشبختانه در هر دو نفر ما هست. زری درک هنری و استعداد فوقالعادهای دارد و خصوصیات حرفه من و مشکلاتش را میفهمد و نه فقط سنگ راه و مانع کارم نمیشود، بلکه در بسیاری موارد کمکم میکند. بین ما علاوه بر محبت و صمیمت، همکاری و همفکری هست و همین به هم نزدیکترمان میکند.
ولی در آغاز ازدواج شما شایعات زیادی سر زبانها بود که همه شکست این زندگی مشترک را پیشبینی میکردند. چی شد که همه این پیشبینیها غلط از آب درآمد؟
ما به هم واقعا علاقه داشتیم و برخلاف آن شایعات به خاطر جنجالسازی و رسیدن به شهرت بیشتر و هر دلیل مسخره دیگر ازدواج نکرده بودیم. اما آنچه باعث شد زندگی زناشویی ما مستحکم شود و دوام پیدا کند، تصمیم صحیحی بود که من در همان آغاز ازدواجمان گرفتم و زری هم پذیرفت و پای آن ایستاد. من از او خواستم در هیچ فیلمی به جز فیلمهایی که خودم میسازم شرکت نکند و او هم همین کار را کرد که درواقع یک گذشت و فداکاری بزرگ بود. زری قبل از ازدواج با من شهرت زیادی به دست آورده بود و یک ستاره مورد توجه و پولساز بود و برای زنی در این شرایط، چشمپوشی از شهرت و موفقیت کار سادهای نیست. البته خود من هم در آن زمان کارگردان موفقی بودم و برای کارگردانی فیلمهای مختلف تا دو سال بعد قراردادهایی داشتم. هدفم این بود که فیلمهای خوبی بسازم و زری را هم در آنها شرکت بدهم و استعداد هنری او را که به آن اعتقاد داشتم به کار بیندازم. نمیخواستم استعدادش در فیلمهای مبتذل هدر برود. اما ماههای اولیه ازدواج ما مصادف شد با نمایش فیلم «باباشمل» که با هزینه سنگینی ساخته شده بود و من خیلی روی آن زحمت کشیده بودم ولی متاسفانه شکست خورد و با عدم استقبال مواجه شد و درنتیجه تهیهکنندگانی که با من قرارداد داشتند، یکی بعد از دیگری قرادادها را فسخ کردند و یک دوره بحرانی در کار من پیش آمد که سه سال طول کشید. در این مدت من به جز یک فیلم به نام «خواستگار» که آن هم ضرر کرد نساختم و بدین ترتیب در اولین سالهای ازدواج، گرفتار رکود و بیکاری و بحران مالی شدم. هر زن دیگری به جای زری بود، در این شرایط سخت، یا جاخالی میکرد و یا اصرار میورزید که پیشنهادهای متعدد را بپذیرد و با دستمزدهای کلان در فیلمهای دیگران بازی کند. اما او حتی یک بار هم در این زمینه حرفی نزد. انگار نه انگار که زمانی هنرپیشه معروفی بوده است و به بازیگری عشق میورزد. شد یک زن خانهدار و همسر وفادار و همه وقتش را به زندگی خصوصیاش اختصاص داد. درنتیجه من کمکم از آن حالت پریشانی و ناراحتی بیرون آمدم و کارهایم را از سر گرفتم.
چطور بحران را پشت سر گذاشتید؟
بحران را پشت سر نگذاشتیم. متاسفانه هنوز هم ادامه دارد. فقط به آن عادت کردیم!
منظور بحران سینمای فارسی است.
تا حدی بله… اما شروع فعالیت مجدد من، همکاری با تلویزیون بود که ثمره آن همین «سلطان صاحبقران» است…
اولویت برای زندگی زناشویی
از زری خوشکام میخواهم که درباره زندگی زناشوییاش حرف بزند. کمی به فکر فرومیرود، نگاهی به طرف شوهرش میاندازد و بعد میگوید:
– من هم میتوانم همان حرفهایی را که علی زد، عامل موفقیت زندگیمان بدانم چون در اغلب موارد با او همعقیده هستم. اما آنچه لازم میدانم اضافه کنم این است که وقتی زنی ازدواج میکند، چنانچه واقعا خواهان این ازدواج باشد، باید به زندگی زناشویی و خانوادگیاش نسبت به کارش اولویت بدهد. در غیر این صورت انگیزه و مستوجبی برای این ازدواج نمیماند.
یعنی میخواهید بگویید کنارهگیری شما از هنرپیشگی که شوهرتان عنوان گذشت و فداکاری به آن داد، نوعی انجام وظیفه بوده است؟
انجام وظیفه که نه… میتوانم بگویم نوعی اشتراک عقیده و تفاهم. وقتی او فیلمی را کارگردانی نمیکرد، طبیعی بود که من هم از بازی در فیلمهای دیگران خودداری کنم. شوق و رغبتی به این کار نداشتم. معمولا میگویند زن و مرد وقتی با هم ازدواج میکنند شریک غم و شادی یکدیگر میشوند. شریک شادی بودن را همه توقع دارند، چرا شریک غم بودن را تحمل نمیکنند؟
علی حاتمی وسط حرف زنش میدود و میگوید:
– از قدیم میگفتند هنگام پیروزی، فرمانده لشکر خانه مرد است. در روزهای شکست، زن سالار مصیبت میشود. زری از این نظر یک طرز تفکر سنتی داشت و اثر آن در زندگی زناشویی ما فوقالعاده بود. او وقتی با من ازدواج کرد، مفهوم واقعی زندگی زناشویی را پذیرفت و به آن بیشتر از فعالیتهای هنریاش اهمیت داد. بعد از مدتی «لیلا» به دنیا آمد و رسیدگی به فرزندمان قسمت بیشتر وقت زری را گرفت.
تصویری که سینما از زری قبل از ازدواج با شما ساخته بود، تصویر یک نوستاره پیشتاز و بیپروا بود که برای دستیبای بر شهرت و موفقیت هیچگونه حد و مرزی برای خود نمیشناسد. آیا حدس میزدید که بعد از ازدواج، آن دختر آشوبگر و بلندپرواز به یک بانوی خانهدار و یک همسر مهربان و وفادار مبدل شود؟
من اصولا معتقدم که در ذات هر زنی، درونمایهای از نجابت و اصالت هست. بهتر بگویم زن، براساس سرشت زنانهاش به مهربانی و انسانیت و گذشت و وفاداری گرایش دارد. فقط باید فرصت و محیط مساعد برای پرورش و شکوفایی این صفات پیدا کند تا بتواند زندگی خود را براساس آنها برنامهریزی کند… در مورد زری من مطمئن بودم که آنچه سینما از او ساخته است یک تصویر واقعی نیست و گذشت زمان نشان داد که اصالت زنانه او حتی فراتر از تصور من بوده است.
ترانهسرایی زری
از خانم حاتمی سوال میکنم: «آیا این واقعیت دارد که زندگی با یک شوهر هنرمند خیلی سخت است؟ آیا شوهرتان قلقها و عادتها و کجخلقیهایی دارد که شما مجبور به تحمل آنها هستید؟»
زیرچشمی نگاه شیطنتآمیزی به طرف شوهرش میاندازد و بعد میگوید:
– بله، علی گاهی یک پسربچه مسن است با انواع بهانهجوییها و شیطنتها، اما جان کلام اینجاست که من مجذوب همین خصوصیاتش شدهام و اگر یک مرد عادی بود شاید هرگز زندگی قشنگی کنونی را نداشتم. تازه من خودم هم تا حدی همین عادتها و خصوصیات اخلاقی را دارم و اگر غیر از این بودم لابد او هم تحملم نمیکرد…
علی حاتمی میگوید:
– کار هنری یکی از عوامل موثر نزدیکی و تفاهم روحی ماست. شیرینترین لحظاتمان هنگامی است که درباره کارهایمان حرف میزنیم. مثلا موقعی که من روی یک قصه کار میکنم، زری را در جریان کارم میگذارم و تا قصه کمکم شکل بگیرد و تکمیل شود، او در مسیر پیشرفت کار و چگونگی تحول آن هست و گاهی با اظهار نظرهایش در رفع نارساییهای کار کمکم میکند. او ذوق ادبی سرشاری دارد و تحصیلاتش هم در همین رشته است. از سالها پیش گاهی چیز مینویسد و شعر میگوید. بهتازگی ترانهسرایی را هم شروع کرده است…
به طرف زری برمیگردم:
شنیده بودیم که شما تمرین آواز میکنید تا در سریال جدید «جاده ابریشم» به جای قمرالملوک وزیری بخوانید، اما اینکه ترانهسرایی را هم شروع کردهاید کاملا تازگی دارد. تا به حال چند ترانه ساختهاید؟
دو ترانه ساختهام که یکی از آنها را خانم «گیتی» اجرا میکند. اسم این ترانه «مرد من» است.
کارهای تازه علی حاتمی
«جاده ابریشم» کار تازه علی حاتمی است، یک سریال تلویزیونی رنگی در ۲۶ قسمت که همچون «سلطان صاحبقران» تعدادی از چهرههای معروف سینمایی را به تلویزیون میکشاند و صحنههایی از زندگی گذشته را بازسازی میکند. در این سریال بازیگران سرشناسی چون داوود رشیدی، بهروز وثوقی، جمشید مشایخی و پرویز صیاد بازی دارند و «زری خوشکام» نیز در آن نقش قمرالملوک وزیری خواننده معروف را ارائه میدهد.
از علی حاتمی درباره موضوع اصلی این سریال میپرسم. پاسخ میدهد:
– جاده ابریشم، نوعی کاوش در چگونگی زندگی خاندانهای حکومتگر است که در سابق با آداب و عادت و فرهنگ خاص خودشان وجود داشتهاند، یک سری از آدمهایی که زوایای زندگیشان در تاریخ مبهم مانده. البته این یک سریال مستند تاریخی نیست ولی فضای گذشته را تصویر میکند و داستان و واقعیت را به هم میآمیزد.
شباهتی بین این سریال و «سلطان صاحبقران» نیست؟
به هیچ وجه. من همیشه دوست دارم در هر کار تازهام خودم را به خطر بیندازم، ولی به سراغ تجربیات موفق گذشتهام نروم. به همین جهت در سریال «جاده ابریشم» نخواستهام از عواملی که در «سلطان صاحبقران» موفق بودند استفاده کنم. من هیچوقت دنبال کار امتحانشده نمیروم.
در مورد فیلم «سوتهدلان» که تازهترین کار سینمایی شماست چه میگویید؟
کارهایش تمام شده و فکر میکنم بهترین کاری باشد که من در طول فعالیتهای سینماییام ارائه دادهام، یعنی اگر از فیلمهای سینمایی سابقم ۲۰ درصد راضی بودم، از این فیلم ۸۰ و حتی ۹۰ درصد راضی هستم.
خصوصیات این فیلم چیست و چه موقع نمایش داده میشود؟
نمایش آن موکول میشود به بعد از جشنواره جهانی فیلم تهران، چون یکی از فیلمهایی است که برای جشنواره امسال در نظر گرفته شده است. در «سوتهدلان» که یک فیلم رنگی و تهیهکنندهاش علی عباسی است، از هنرپیشگان معروف قدیم و جدید هر دو استفاده شده، مثلا خانم «چهرآزاد» در آن شرکت دارد و «شهره آغداشلو» هم که یک هنرپیشه جدید است نقش مهمی ارائه میدهد. بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، اکبر مشکین و آتش خیر بازیگران دیگر فیلم هستند.
مثل اینکه قرار است برای اوایل پاییز نمایشنامه «امیرکبیر» را در تئاتر کوچک تهران روی صحنه بیاورید. چطور شد بعد از مدتها فعالیت سینمایی و تلویزیونی به فکر ارائه کار تئاتری افتادید؟
من کارم را با نویسندگی نمایشنامه شروع کردم و در حدود ۱۵ سال پیش که هفده یا هجده سال بیشتر نداشتم نمایشنامه آهنگین «دیو» را نوشتم. بعدها نمایشنامههای دیگرم مثل «شهر آفتاب مهتاب» و «حسن کچل» با موفقیت روبهرو شد و همیشه به کار تئاتر دلبستگی داشتهام. نمایشنامه «امیرکبیر» یکی از کارهایی است که روی صحنه آوردن آن یکی از آرزوهای بزرگ من است، ولی چون فعلا سریال «سلطان صاحبقران» از تلویزیون برای بار دوم پخش میشود، اجرای نمایشنامه را عقب انداختهایم و قرار است به جای تئاتر کوچک تهران آن را در کاخ گلستان روی صحنه بیاوریم.
چه کسانی در این نمایشنامه بازی خواهند داشت؟
بهروز وثوقی در نقش امیرکبیر، پرویز صیاد در نقش میرزا آقاخان، جمشید مشایخی در نقش ناصرالدینشاه، زری در نقش عزتالدوله… البته این راه هم اضافه کنم که نمایشنامه امیرکبیر با سریال «سلطان صاحبقران» کاملا متفاوت است.
گفتوگو با لیلا حاتمی پنجساله
گفتنیها زیاد است، اما وقت گفتوگو به سر آمده است. میخواهم خداحافظی کنم و از جا برمیخیزم، ولی به دیدن قیافه دلخور لیلا که با نگاه منتظر به من خیره شده است، سر جایم میخکوب میشوم. یادم میآید که او از آغاز مصاحبه اینجاست و شاید حرفی برای گفتن دارد!
خانم کوچول، شما چی میفرمایید؟ دلتان میخواهد هنرپیشه شوید؟
نگاهی غرورآمیز به من میاندازد و پشت چشمی نازک میکند. انگار میخواهد بگوید تو که از دنیا بیخبری چرا خبرنگاری! و بعد میگوید: «من در سریال بازی میکنم. همبازی فرزانه تاییدی هستم.»
جدی؟
مامانش میخندد و توضیح میدهد:
– بله، لیلا عاشق هنرپیشگی است و از موقع شروع مصاحبه منتظر است که شما با او هم مصاحبه کنید. در سریال جدید تلویزیونی «طلاق» که آقای اسداللهی تهیه میکند، در یک قسمت که خانم تاییدی بازی دارد، نقشی هم به لیلا واگذار شده.
موافقید دخترتان هنرپیشه شود؟
چه موافق باشم و چه نباشم، فعلا که هست!… او دختری است که میتواند ادعا کند از شکم مادر هنرپیشه به دنیا آمده است چون موقعی که من فیلم «خواستگار» را بازی میکردم، چهار ماهه او را حامله بودم!
۲۵۹
کد خبر 2107397
- خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاهترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
-
گفتوگو با علی حاتمی، زری خوشکام و لیلا حاتمیِ پنجساله، سال ۱۳۵۶
-
عکسهای دیدهنشده از رسول خادم که ۳۰ سال پیش محبوب مردم شد
-
عکسهای دیدهنشده از رسول خادم که ۳۰ سال پیش محبوب مردم شد