جنگ و ناامنی می تواند جهان درونی را هم به هم بریزد /جنگ، ویرانگر جهان درون /تاب آوری اخلاقی

جنگ و ناامنی می تواند جهان درونی را هم به هم بریزد /جنگ، ویرانگر جهان درون /تاب آوری اخلاقی

وقتی دو مکانیسم روانی «تونل‌زدگی اخلاقی» و «بی‌حسی اخلاقی» تحت تأثیر شرایط بحرانی فعال می‌شود اعتماد اجتماعی به شدت آسیب می‌بیند. چون اعتماد، بر بستر اخلاقی شکل می‌گیرد و به قول امیل دورکیم، وقتی اخلاق تحت تأثیر شرایط بحرانی، فرسایش پیدا می‌کند جامعه دچار آنومی می‌شود و متعاقب آن همدلی و اعتماد سست می‌گردد.

گروه اندیشه: متن زیر سخنرانی دکتر امید کشمیری پژوهشگر فلسفه اخلاق است با عنوان «فرسایش اخلاقی در شرایط بحران» که در نشست انجمن جامعه شناسی ایران در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ارائه و در روزنامه «ایران» منتشر شده است. این متن به بررسی تأثیرات مخرب جنگ و بحران بر هویت اخلاقی انسان می‌پردازد. سخنران با استناد به دیدگاه‌های روان‌شناسان اخلاق، توضیح می‌دهد که چگونه خشونت‌های بیرونی جنگ، به ویرانی جهان درونی و ساحت اخلاق ما منجر می‌شود. در شرایط بحرانی، دو مکانیسم روان‌شناختی «تونل‌زدگی اخلاقی» و «بی‌حسی اخلاقی» فعال می‌شوند. «تونل‌زدگی» دیدگاه اخلاقی را محدود و به نگاهی غریزی و دو قطبی (خودی/دشمن) تبدیل می‌کند، در حالی که «بی‌حسی» ما را در برابر رنج دیگران بی‌تفاوت کرده و باعث فرسایش عواطف و همدلی می‌شود. این دو پدیده در نهایت به فرسایش اخلاق و آسیب دیدن همبستگی اجتماعی منجر می شوند. کشمیری به این موضوع می‌پردازد که شرایط بحرانی چگونه بر جهان درونی و اخلاقی ما اثر می‌گذارد و این تأثیر و تأثر چه تبعات بیرونی خواهد داشت. این گزارش در زیر از نظرتان می گذرد:

****

جنگ‌زدگی فقط شامل دنیای بیرون نمی‌شود درون ما هم می‌تواند دچار جنگ‌زدگی شود و تحت تأثیر این ویرانی درونی، مرزهای اخلاقی متزلزل شود. در شرایط بحرانی، اغلب دو مکانیسم روان‌شناختی «تونل‌زدگی اخلاقی» و «بی‌حسی اخلاقی» ظهور پیدا می‌کند که از آفات جنگ و ناامنی ست. در تونل‌زدگی اخلاقی، تفکر عقلانی هدف قرار می‌گیرد و در بی‌حسی اخلاقی، احساسات و عواطف اخلاقی متأثر می‌شود.
دوگانه‌سازی‌های اخلاقی در شرایط بحران

در «تونل‌زدگی اخلاقی» همچون زمانی که در تونل قرار می‌گیریم شعاع دید اخلاقی ما محدود می‌شود و نمی‌توانیم نگاهی جامع و کلان و ساختاری به امور اخلاقی داشته باشیم در حالی که مهم‌ترین ویژگی اخلاق «نگاه جامع و سیستمی» آن است. به تعبیر پیتر سینگر، فیلسوف اخلاق استرالیایی، ما در حالت غریزی دچار نوعی «نزدیک‌بینی اخلاقی» هستیم که از جمله آفات اخلاق به شمار می‌رود در حالی که روابط پیچیده انسانی به «دوراندیشی اخلاقی» نیاز دارد که تفکر جامع و ساختاری را طلب می‌کند که قابل تقلیل به دوگانه‌های «خودی» و «غیرخودی» نیست.

اما وقتی تحت تأثیر شرایط بحرانی، انسان درگیر تونل‌زدگی اخلاقی می‌شود مکانیسم روانی ما برای حفظ بقا، پس‌روی می‌کند و مجدد به حالت «نزدیک‌بینی اخلاقی» و حالت غریزی بازمی‌گردد؛ بطوری که ما اغلب درگیر نجات خود و نزدیکان خود می‌شویم و «تفکر محاسبه‌گر» جای تفکر عقلانی را می‌گیرد. به تعبیر دنیل کانمن، روانشناس آمریکایی، ما برای مواجه با امور به دو سیستم «تفکر سریع با نگاه شهودی و عاطفی» و «تفکر کند با نگاه عقلانی و ساختاری» مجهز هستیم و در شرایط اضطرار، تفکر عقلانی و ساختاری کمرنگ می‌شود در حالی که عدالت اجتماعی و کرامت انسانی نیاز به تفکر ساختاری و بلندمدت دارد.

به قول پیتر سینگر، تفکر اخلاقی بیش از هر چیز به «تفکر ریاضیاتی» نیاز دارد تا با اعداد و ارقام، فراز و فرود اخلاق را محاسبه کند. در حالی که تفکر شهودی به چنین محاسباتی نیاز ندارد و بیشتر با عواطف و احساسات درگیر است.
یکی از پیامدهای نگاه تونل‌زده «دوگانه‌سازی» است چون در شرایط بحران، ذهن در حالت دو قطبی «حمله» یا «فرار» قرار می‌گیرد و دوگانه «خودی» و «دشمن» پررنگ می‌شود؛ حتی همبستگی که در چنین موقعیت‌هایی شکل می‌گیرد همدلی و همبستگی میان خودی‌ها در برابر غیرخودی به نام «دشمن» است؛ به همین دلیل، روانشناسان اخلاق، آن را «همبستگی گزینشی» می‌خوانند که در شرایط اضطرار شکل می‌گیرد.
فرسایش عاطفی در شرایط بحران

ما نیاز به تفکر ساختاری و جامع داریم اما صرف نگاه ساختاری و عقلانی، اعمال ما را انسانی و اخلاقی نمی‌کند؛ چرا که ما به عواطف هم نیاز داریم تا بتوانیم واکنش‌ احساسی به وقایع داشته باشیم. در واقع، ما برای عمل اخلاقی، به «انگیزش» نیاز داریم. روان‌شناسان اخلاق معتقدند به صرف «معرفت اخلاقی» به «عمل اخلاقی» نمی‌رسیم؛ بلکه نیاز به انگیزش داریم. عواطف اخلاقی این انگیزه را برای ما ایجاد می‌کنند که بتوانیم باورهایمان را به منصه ظهور برسانیم.

باید بدانیم که عواطف اخلاقی همیشه از جنس عواطف خوب و مثبت نیست؛ گاه عواطف منفی چون «خشم» هم می‌توانند ما را به عمل اخلاقی رهنمون ‌کنند. به عنوان مثال، وقتی پایمال شدن حقی یا ظلمی را شاهد هستیم اگر خشم ما برانگیخته شود و برای رفع و دفع آن قدمی برداریم در این صورت، عملی اخلاقی انجام داده‌ایم و فردی اخلاقی شناخته می‌شویم. اما یکی از مکانیسم‌های روانی که در جنگ‌ها اتفاق می‌افتد «بی‌حسی اخلاقی» است. در واقع جنگ و ناامنی می‌تواند عواطف اخلاقی را در هر سه بُعد «توجه اخلاقی»، «عمل اخلاقی» و «وجدان اخلاقی» تحت‌ تأثیر قرار دهد و کمرنگ کند.

مارتا نوسباوم، فیلسوف آمریکایی و نویسنده کتاب «احساسات سیاسی»، می‌گوید اخلاق از جایی شروع می‌شود که ما یادمان می‌آید که آدمی شکننده است و آگاه شدن به این امر، باعث می‌شود که ما در برابر دیگری بسیاری از کارها را انجام بدهیم یا جلوی خودمان را برای انجام بسیاری از کارها بگیریم. در واقع، یادآوری «شکنندگی آدمی» انگیزش کافی و عواطف اخلاقی را برای عمل اخلاقی باعث می‌شوند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند جنگ‌ها به دلیل اینکه ما را مرتب در معرض اخبار ناگوار قرار می‌دهند می‌توانند به تدریج ما را دچار بی‌حسی اخلاقی کنند. پل بلوم، روانشناس اخلاقی کانادایی- آمریکایی در این رابطه می‌گوید در زمانه جنگ، ما کشته‌های اولیه را می‌فهمیم و برایشان درد می‌کشیم اما بعد، کشته‌ها برایمان بدل به آمار و ارقام می‌شوند و انگیختگی احساسی در ما نسبت به شنیدن اخبار کشته‌ها کم می‌شود؛ گویا جان‌ها پشت اعداد و ارقام پنهان می‌شوند و دیگر احساسات کافی را در ما برنمی‌انگیزند. هرقدر این جنگ شدتش بیشتر و زمانش طولانی‌تر ‌شود بی‌حسی اخلاقی در انسان بیشتر قدرت می‌گیرد.

چرا که به تعبیر روانشناسان اخلاق، انسان دچار «خستگی همدلی» و «فرسودگی عاطفی» می‌شود چون دیگر قادر به خرج توجه و احساسات نیست؛ و به اصطلاح «مالیات توجه» در او ته می‌کشد و این امر، یکی از عوامل فرسایش اخلاقی در شرایط بحرانی است. در این حالت، روانشناسان اخلاق می‌گویند که انسان دچار «واپس‌روی اخلاقی» می‌شود و به مرحله حفظ بقا بازمی‌گردد. در حالی که رشد اخلاق مراتبی دارد در مرتبه اول، انسان به دنبال «کسب لذت و دفع ضرر» است در مرتبه‌ دوم «عرف و قانون» برایش مهم می‌شود و در مراحل بالاتر به قاعده زرین «آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند» می‌رسد. اما در شرایط بحرانی و ناامنی، روند رشد اخلاقی در انسان معکوس می‌شود و انسان به اجبار به فضای اولیه برای حفظ بقا پرتاب می‌شود.

همبستگی اجتماعی

وقتی دو مکانیسم روانی «تونل‌زدگی اخلاقی» و «بی‌حسی اخلاقی» تحت تأثیر شرایط بحرانی فعال می‌شود اعتماد اجتماعی به شدت آسیب می‌بیند. چون اعتماد، بر بستر اخلاقی شکل می‌گیرد و به قول امیل دورکیم، وقتی اخلاق تحت تأثیر شرایط بحرانی، فرسایش پیدا می‌کند جامعه دچار آنومی می‌شود و متعاقب آن همدلی و اعتماد سست می‌گردد. روانشناسان اخلاق معتقدند تحت تأثیر شرایط بحرانی، عقل و احساس انسان با اختلال روبه‌رو می‌شود و متعاقب آن بسیاری از مفروضات اخلاقی زیر سؤال می‌رود و امکانات واپسین‌ آن مثل اعتماد، همبستگی و انسجام متزلزل می‌شود. بنابراین حال که می‌دانیم جنگ و ناامنی می‌تواند جهان درونی ما را ویران کند و اثرات آن به جامعه کشیده شود نیاز داریم «تاب‌آوری اخلاقی» خود را بالا ببریم تا دچار فرسایش اخلاقی نشویم و بتوانیم همبستگی اجتماعی را در شرایط بحرانی حفظ کنیم.

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2117883

    خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاه‌ترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
  • جنگ و ناامنی می تواند جهان درونی را هم به هم بریزد /جنگ، ویرانگر جهان درون /تاب آوری اخلاقی

  • "چه خبر؟"؛ زیستن در فضای تهدید